جدول جو
جدول جو

معنی اندک - جستجوی لغت در جدول جو

اندک
کم، قلیل، قطره، چیزکم کم مقابل بیش بسیار، کوتاه: مدتی اندک
تصویری از اندک
تصویر اندک
فرهنگ لغت هوشیار
اندک
((اَ دَ))
کم، کوتاه
تصویری از اندک
تصویر اندک
فرهنگ فارسی معین
اندک
کم، هر چیز خرد و کم
اندک اندک: کم کم، برای مثال اندک اندک به هم شود بسیار / دانه دانه ست غله در انبار (سعدی - ۱۸۱)
تصویری از اندک
تصویر اندک
فرهنگ فارسی عمید
اندک
Few, Meager
تصویری از اندک
تصویر اندک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اندک
несколько , скудный
دیکشنری فارسی به روسی
اندک
wenige, dürftig
دیکشنری فارسی به آلمانی
اندک
небагато , мізерний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اندک
kilka, skromny
دیکشنری فارسی به لهستانی
اندک
少数的 , 微薄的
دیکشنری فارسی به چینی
اندک
poucos, escasso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اندک
pochi, scarso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اندک
pocos, escaso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اندک
peu, maigre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اندک
weinig, schaars
دیکشنری فارسی به هلندی
اندک
น้อย , ขาดแคลน
دیکشنری فارسی به تایلندی
اندک
sedikit
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اندک
قاس
دیکشنری فارسی به عربی
اندک
कुछ , थोड़ा
دیکشنری فارسی به هندی
اندک
מעט , דל
دیکشنری فارسی به عبری
اندک
少ない , 乏しい
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اندک
적은 , 부족한
دیکشنری فارسی به کره ای
اندک
az, yetersiz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اندک
chache, kidogo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اندک
অল্প
دیکشنری فارسی به بنگالی
اندک
چند , کم
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اندکی
تصویر اندکی
کمی مقابل بسیاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندکس
تصویر اندکس
فهرست، انگشت شهادت، فهرست حروف الفبائی کتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندکس
تصویر اندکس
((اَ دِ))
سبابه، انگشت شهادت، انگشتی (چاپ)، فهرست الفبایی نام ها و موضوع ها و عنوان ها و غیره که معمولاً در آخر کتاب می آید (واژه فرهنگستان)، عدد یا علامتی که در سمت چپ یا راست و در بالا یا پایین عضوی از یک مجموعه یا جمله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندکس
تصویر اندکس
فهرست، شماره ای که روی نامه های اداری می نویسند و نامه با آن شماره در دفترهای مخصوص ثبت می شود، انگشتی
فرهنگ فارسی عمید
ترکی مرغابی چارتابی (گویش گیلکی) سیکا (گویش مازندرانی) نوعی از طیور از راسته پا پرده داران که از رده کاریناتها است. انگشتان پایش توسط غشایی بهم متصلند (برای سهولت شنا در آب) و نوکش دارای تیغه های عرضی برای قطع کردن واره کردن علفها و سایر موارد غذائی میباشد. نژادهای مختلف دارد که از حیث جثه و رنگ و نیروی پرواز با هم متفاوتند. گوشت اردک حل و لذیذ است و مانند دیگر پرندگان خانگی نگهداری میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بندک
تصویر بندک
گلوله پنبه پنبه پاک کرده از پنبه دانه و آماده کرده برای رشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اردک
تصویر اردک
(دخترانه)
دختر یزگرد سوم پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کندک
تصویر کندک
خندق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جندک
تصویر جندک
مسکوک مسین کوچک که نصف نیم پول قیمت داشت (قاجاریه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندر
تصویر اندر
درون، داخل، تو
فرهنگ لغت هوشیار