- اندک
- کم، قلیل، قطره، چیزکم کم مقابل بیش بسیار، کوتاه: مدتی اندک
معنی اندک - جستجوی لغت در جدول جو
- اندک ((اَ دَ))
- کم، کوتاه
- اندک
- کم، هر چیز خرد و کم
اندک اندک: کم کم،برای مثال اندک اندک به هم شود بسیار / دانه دانه ست غله در انبار (سعدی - ۱۸۱)
- اندک
- Few, Meager
- اندک
- несколько , скудный
- اندک
- wenige, dürftig
- اندک
- небагато , мізерний
- اندک
- kilka, skromny
- اندک
- 少数的 , 微薄的
- اندک
- poucos, escasso
- اندک
- pochi, scarso
- اندک
- pocos, escaso
- اندک
- peu, maigre
- اندک
- weinig, schaars
- اندک
- น้อย , ขาดแคลน
- اندک
- sedikit
- اندک
- कुछ , थोड़ा
- اندک
- מעט , דל
- اندک
- 少ない , 乏しい
- اندک
- 적은 , 부족한
- اندک
- az, yetersiz
- اندک
- chache, kidogo
- اندک
- چند , کم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کمی مقابل بسیاری
فهرست، انگشت شهادت، فهرست حروف الفبائی کتاب
((اَ دِ))
فرهنگ فارسی معین
سبابه، انگشت شهادت، انگشتی (چاپ)، فهرست الفبایی نام ها و موضوع ها و عنوان ها و غیره که معمولاً در آخر کتاب می آید (واژه فرهنگستان)، عدد یا علامتی که در سمت چپ یا راست و در بالا یا پایین عضوی از یک مجموعه یا جمله
فهرست، شماره ای که روی نامه های اداری می نویسند و نامه با آن شماره در دفترهای مخصوص ثبت می شود، انگشتی
ترکی مرغابی چارتابی (گویش گیلکی) سیکا (گویش مازندرانی) نوعی از طیور از راسته پا پرده داران که از رده کاریناتها است. انگشتان پایش توسط غشایی بهم متصلند (برای سهولت شنا در آب) و نوکش دارای تیغه های عرضی برای قطع کردن واره کردن علفها و سایر موارد غذائی میباشد. نژادهای مختلف دارد که از حیث جثه و رنگ و نیروی پرواز با هم متفاوتند. گوشت اردک حل و لذیذ است و مانند دیگر پرندگان خانگی نگهداری میشود
گلوله پنبه پنبه پاک کرده از پنبه دانه و آماده کرده برای رشتن
خندق
مسکوک مسین کوچک که نصف نیم پول قیمت داشت (قاجاریه)
درون، داخل، تو