- اندخسیدن
- پشتیبانی کردن، پناه گرفتن
معنی اندخسیدن - جستجوی لغت در جدول جو
- اندخسیدن
- پناه گرفتن، پناهنده شدن، پناه بردن
- اندخسیدن ((اَ دَ دَ))
- پناه دادن، پشتیبانی کردن، پناه گرفتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اندودن کاهگل گرفتن (بام دیوار) گل مالیدن
خراب و آلوده بودن
انداییدن
پدیده آمدن
اندوختن
پنداشتن، خیال کردن
پدید آمدن، موجود گردیدن
اندوختن، پس انداز کردن، ذخیره کردن، اندوخته کردن، جمع کردن، اندوزیدن، فراهم کردن
اندودن، کاهگل کردن بام یا دیوار، گل مالی کردن، آلوده کردن، انداییدن، انداوش، انداویدن
انداییدن، اندودن، کاهگل کردن بام یا دیوار، گل مالی کردن، آلوده کردن، انداییدن، انداوش
فعالیت ذهنی آگاهانه برای شکل دهی به تصورات ذهنی و دریافت مطلب، اندیشه کردن، فکر کردن، خیال کردن، پنداشتن
раздумывать
nachdenken
розмірковувати
rozmyślać
refletir
riflettere
reflexionar
réfléchir
nadenken
merenung
أنواعٌ
विचार करना