نام کتب مقدس مسیحیان که اهم آنها چهار است: انجیل متی. انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا. ج، اناجیل. (فرهنگ فارسی معین). کتاب ترسایان. انگلیون. (صحاح الفرس). عهدجدید. صورهالحدیثه. (از ابن الندیم). کتاب عیسی علیه السلام. (یذکر و یؤنث، فمن انث اراد الصحیفه و من ذکر اراد الکتاب). (منتهی الارب). چهار انجیل قانونی داریم یعنی متی، مرقس، لوقا و یوحنا. انجیل یوحنا مثل سه انجیل دیگر نیست. انجیل متی، مرقس و لوقا هرکدام شرح مختصری از زندگانی و تعلیمات و مرگ و قیام مسیح بدست میدهند. در صورتی که انجیل یوحنا مختصری از اتفاقات مهم را که مربوط بزندگانی مسیح است نقل میکند به اضافۀ تعلیمات روحانی و اوامر او که در سایرین توجهی نشده و پیدا نمیشود. انجیل یوحنا مطلب الوهیت مسیح را بیش از سایرین متعرض شده و مقاومتی را که فریسیان نسبت به مسیح مینمودند و آنچه را که مسیح در هفتۀ آخرین قبل از صلیب شدنش فرمود و فقرۀ احیای ایلعاذر را بتفصیل مذکور میدارد. لکن بعضی از امور را مثل حکایت میلاد و صعود مسیح و عشاء ربانی و سایر عجایب و امثالی را که سایرین مذکور داشته اند او ترک نموده است دقت کامل در انجیل یوحنا این مسأله را روشن میسازد که وقایعی که در اناجیل سه گانه دیگر نقل شده خوانندگان یوحنا قبلاً به آن اطلاع داشته اند. از این جهت معلوم است که انجیل یوحنا قدری عقب تر از اناجیل دیگر نوشته شده است. سابقاً علما دریافتند که بیشتر مطالب و مندرجات در اناجیل متی، مرقس و لوقا یک یکنواخت است. بسیاری از قسمتهای این اناجیل متشابه یکدیگر و دارای همان وقایع و اطلاعات میباشد که در دیگریست، حتی سنخ و سیاق عبارت متحد است. ظاهراً جهت این است که منابع اطلاعات نویسندگان این اناجیل، مطالب و حقایقی بود که بوسیلۀ رسولان، شاگردان و مردم آن عصر ایراد و تکرار میشد و یک عنوان و شکل متحدی بعد از قیام مسیح داشت. بدون شک بعضی از این وقایع قبل از نوشته شدن اناجیل برشتۀ تحریر درآمد. برای اظهار و بیان آنکه کدام یک از اناجیل زودتر نوشته شده عقیدۀ محکم اینست که انجیل مرقس زودتر از همه نوشته شد و ظن قویست که استناد او پطرس رسول بود پس از آن متی و لوقانوشته شدند متی در نوشتن انجیل خود، مرقس و نسخۀ دیگری از گفته های مسیح را که شاید خودش تهیه کرده بود و قبلاً بزبان آرامی نوشته شده بود منبع اطلاعات خود قرار داد. لوقا نیز مرقس را مدرک قرار دارد و همان نسخۀ گفته های مسیح را بکار برد. اناجیل در قرن دوم معمول بوده از جمله یوستینس شهید آنها را در سال 140 م. بکار میبرد. اگرچه برخی نوشته ها بودند که مدعی صحت بوده و عمر و اعمال مسیح در آنها مسطور بود از آن جمله اناجیلی که به ابوکریفا یعنی جعلی موسوم است و تابحال باقی است ولی اینها حاوی اقسام غلطها و افسانه ها میباشد. از جمله دلایلی که بر صحت اناجیل میباشد، اولاً شهادت کاتبان قرن دوم و بعد از آن است. دوم اقتباساتی است که اجداد متقدمین از آنها نموده اند. سوم ترجمه های قدیم مانند ایتالیائی و پشیطو است که بقرن دوم منسوبند و در تمام نکات با همین انجیلی که در دست و فعلاً معمول است مطابق میباشد. (از قاموس کتاب مقدس). اناجیل متی، مرقس و لوقا مابین 7 تا 60 مسیحی وانجیل یوحنا در حدود 90 مسیحی نوشته شده. (از یادداشتهای مؤلف) : نزل علیک الکتاب بالحق مصدقاً لما بین یدیه و انزل التوریه والانجیل. (قرآن 3/3) فروفرستاد بر تو این نامه براستی و درستی گواهی استوار گیر، آن نامه ها را که پیش از این فرو فرستاد توریت موسی و انجیل عیسی از پیش. (کشف الاسرار ج 2 ص 1). بزرق تو این بار غره نگردم کز انجیل و توراه پیشم نخوانی. منوچهری. بحق توریه و انجیل... بیعت فرمانبریست. (تاریخ بیهقی). کنم تفسیر سریانی ز انجیل بخوانم از خط عبری معما. خاقانی. برجیس جاثلیق که انجیل دارد از بر گفت از مدایح تو برون دفتری ندارم. خاقانی. این بیان اکنون چو خر در یخ بماند چون نشاید بر جهود انجیل خواند. مولوی. بدین ای فرومایه دنیا مخر چو خرما به انجیل عیسی مخر. (بوستان). نه از لات و عزی برآورد گرد که توراه و انجیل منسوخ کرد. (بوستان). در انجیل آمده است. (گلستان سعدی چ شوریده ص 72). - اهل انجیل، نصاری و پیروان حضرت عیسی. (ناظم الاطباء). و رجوع به قاموس کتاب مقدس شود، جمع واژۀ آنح. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به آنح شود
نام کتب مقدس مسیحیان که اهم آنها چهار است: انجیل متی. انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا. ج، اناجیل. (فرهنگ فارسی معین). کتاب ترسایان. انگلیون. (صحاح الفرس). عهدجدید. صورهالحدیثه. (از ابن الندیم). کتاب عیسی علیه السلام. (یذکر و یؤنث، فمن انث اراد الصحیفه و من ذکر اراد الکتاب). (منتهی الارب). چهار انجیل قانونی داریم یعنی متی، مرقس، لوقا و یوحنا. انجیل یوحنا مثل سه انجیل دیگر نیست. انجیل متی، مرقس و لوقا هرکدام شرح مختصری از زندگانی و تعلیمات و مرگ و قیام مسیح بدست میدهند. در صورتی که انجیل یوحنا مختصری از اتفاقات مهم را که مربوط بزندگانی مسیح است نقل میکند به اضافۀ تعلیمات روحانی و اوامر او که در سایرین توجهی نشده و پیدا نمیشود. انجیل یوحنا مطلب الوهیت مسیح را بیش از سایرین متعرض شده و مقاومتی را که فریسیان نسبت به مسیح مینمودند و آنچه را که مسیح در هفتۀ آخرین قبل از صلیب شدنش فرمود و فقرۀ احیای ایلعاذر را بتفصیل مذکور میدارد. لکن بعضی از امور را مثل حکایت میلاد و صعود مسیح و عشاء ربانی و سایر عجایب و امثالی را که سایرین مذکور داشته اند او ترک نموده است دقت کامل در انجیل یوحنا این مسأله را روشن میسازد که وقایعی که در اناجیل سه گانه دیگر نقل شده خوانندگان یوحنا قبلاً به آن اطلاع داشته اند. از این جهت معلوم است که انجیل یوحنا قدری عقب تر از اناجیل دیگر نوشته شده است. سابقاً علما دریافتند که بیشتر مطالب و مندرجات در اناجیل متی، مرقس و لوقا یک یکنواخت است. بسیاری از قسمتهای این اناجیل متشابه یکدیگر و دارای همان وقایع و اطلاعات میباشد که در دیگریست، حتی سنخ و سیاق عبارت متحد است. ظاهراً جهت این است که منابع اطلاعات نویسندگان این اناجیل، مطالب و حقایقی بود که بوسیلۀ رسولان، شاگردان و مردم آن عصر ایراد و تکرار میشد و یک عنوان و شکل متحدی بعد از قیام مسیح داشت. بدون شک بعضی از این وقایع قبل از نوشته شدن اناجیل برشتۀ تحریر درآمد. برای اظهار و بیان آنکه کدام یک از اناجیل زودتر نوشته شده عقیدۀ محکم اینست که انجیل مرقس زودتر از همه نوشته شد و ظن قویست که استناد او پطرس رسول بود پس از آن متی و لوقانوشته شدند متی در نوشتن انجیل خود، مرقس و نسخۀ دیگری از گفته های مسیح را که شاید خودش تهیه کرده بود و قبلاً بزبان آرامی نوشته شده بود منبع اطلاعات خود قرار داد. لوقا نیز مرقس را مدرک قرار دارد و همان نسخۀ گفته های مسیح را بکار برد. اناجیل در قرن دوم معمول بوده از جمله یوستینس شهید آنها را در سال 140 م. بکار میبرد. اگرچه برخی نوشته ها بودند که مدعی صحت بوده و عمر و اعمال مسیح در آنها مسطور بود از آن جمله اناجیلی که به ابوکریفا یعنی جعلی موسوم است و تابحال باقی است ولی اینها حاوی اقسام غلطها و افسانه ها میباشد. از جمله دلایلی که بر صحت اناجیل میباشد، اولاً شهادت کاتبان قرن دوم و بعد از آن است. دوم اقتباساتی است که اجداد متقدمین از آنها نموده اند. سوم ترجمه های قدیم مانند ایتالیائی و پشیطو است که بقرن دوم منسوبند و در تمام نکات با همین انجیلی که در دست و فعلاً معمول است مطابق میباشد. (از قاموس کتاب مقدس). اناجیل متی، مرقس و لوقا مابین 7 تا 60 مسیحی وانجیل یوحنا در حدود 90 مسیحی نوشته شده. (از یادداشتهای مؤلف) : نزل علیک الکتاب بالحق مصدقاً لما بین یدیه و انزل التوریه والانجیل. (قرآن 3/3) فروفرستاد بر تو این نامه براستی و درستی گواهی استوار گیر، آن نامه ها را که پیش از این فرو فرستاد توریت موسی و انجیل عیسی از پیش. (کشف الاسرار ج 2 ص 1). بزرق تو این بار غره نگردم کز انجیل و توراه پیشم نخوانی. منوچهری. بحق توریه و انجیل... بیعت فرمانبریست. (تاریخ بیهقی). کنم تفسیر سریانی ز انجیل بخوانم از خط عبری معما. خاقانی. برجیس جاثلیق که انجیل دارد از بر گفت از مدایح تو برون دفتری ندارم. خاقانی. این بیان اکنون چو خر در یخ بماند چون نشاید بر جهود انجیل خواند. مولوی. بدین ای فرومایه دنیا مخر چو خرما به انجیل عیسی مخر. (بوستان). نه از لات و عزی برآورد گرد که توراه و انجیل منسوخ کرد. (بوستان). در انجیل آمده است. (گلستان سعدی چ شوریده ص 72). - اهل انجیل، نصاری و پیروان حضرت عیسی. (ناظم الاطباء). و رجوع به قاموس کتاب مقدس شود، جَمعِ واژۀ آنح. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به آنح شود
اگر بیند که انجیل همی خواند، دلیل بود که از حق به باطل فریفته شود و خودرای شود. اگر بیند از کتاب انجیل همی خواند، دلیل کند از آن کسانی که از ملت عیسی باشند، خیر اندک بدو رسد. اگر از بر می خواند، دلیل است از حق به باطل گردد و دوستدار ترسایان شود. محمد بن سیرین
اگر بیند که انجیل همی خواند، دلیل بود که از حق به باطل فریفته شود و خودرای شود. اگر بیند از کتاب انجیل همی خواند، دلیل کند از آن کسانی که از ملت عیسی باشند، خیر اندک بدو رسد. اگر از بر می خواند، دلیل است از حق به باطل گردد و دوستدار ترسایان شود. محمد بن سیرین
میوه ای درشت و شیرین و گوشت دار به رنگ های زرد و قرمز که درون آن پر از دانه های ریز است، درخت این میوه از تیرۀ انجیریان، با برگ های شکاف دار و پوست خاکستری که در اقسام متعدد وجود دارد سوراخ
میوه ای درشت و شیرین و گوشت دار به رنگ های زرد و قرمز که درون آن پر از دانه های ریز است، درخت این میوه از تیرۀ انجیریان، با برگ های شکاف دار و پوست خاکستری که در اقسام متعدد وجود دارد سوراخ
از درختان جنگلی که در جنگل های مرطوب می روید و بلندیش به چهار متر می رسد، برگ هایش تلخ و قابض است، برگ و پوست آن به سبب قابض بودن به شکل مرهم یا شیاف در بواسیر به کار می رود دمیر آغاجی، آسوندار، انچیلو، انجیلو، توئی
از درختان جنگلی که در جنگل های مرطوب می روید و بلندیش به چهار متر می رسد، برگ هایش تلخ و قابض است، برگ و پوست آن به سبب قابض بودن به شکل مرهم یا شیاف در بواسیر به کار می رود دَمیر آغاجی، آسوندار، اَنچیلو، اَنجیلو، توئی
از درختان جنگلی که در جنگل های مرطوب می روید و بلندیش به چهار متر می رسد، برگ هایش تلخ و قابض است، برگ و پوست آن به سبب قابض بودن به شکل مرهم یا شیاف در بواسیر به کار می رود دمیر آغاجی، انجیلی، آسوندار، انچیلو، توئی
از درختان جنگلی که در جنگل های مرطوب می روید و بلندیش به چهار متر می رسد، برگ هایش تلخ و قابض است، برگ و پوست آن به سبب قابض بودن به شکل مرهم یا شیاف در بواسیر به کار می رود دَمیر آغاجی، اَنجیلی، آسوندار، اَنچیلو، توئی
درختی از تیره گزنه ها جزو دستۀ توتها که بلندیش تا 12 متر میرسد و برخلاف توت یک پایه است و گلهای نر و ماده اش بر روی یک درخت است. (فرهنگ فارسی معین). از محصولات بومی ولایت کاری که از آنجا بسایر ممالک کرۀ ارض برده شده (کاری از ممالک قدیم آسیای صغیر است). (از ناظم الاطباء). بلندی درخت انجیر به 12 متر میرسد و در نواحی معتدل و گرم بهتر میروید گلهای نر یا مادۀ آن در داخل جسمی مانند کوزه قرار گرفته و پس از آمیزش دانه های خشکی میسازد که بوسیله بندی بدیوارۀ درونی انجیر متصل میشود و این دیواره بتدریج در خود مواد غذایی و قندی جمع میکند و میرسد و اگر آمیزش انجام نگیرد انجیر شیرین نمیشود و پژمرده شده از درخت میافتد. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 270). انجیر درختی است که به بلندی 6 تا 8 مترو قطر 0/80 متر میرسد گرزن آن انبوه است. از سرما زود گزند می بیند و در جاهایی که زمستان آن به 12 درجه برسد پایداری نمیکند. درخت انجیر در هر خاکی میرویدخوب جست میدهد و ارزش آن در جنگل بواسطۀ فراوانی برگهای آن است که پوشش مرده خاک جنگل را زیاد میکند. چوب آن برای سوخت خوب است. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 247). بری و بستانی میباشد و هریک آن نر و ماده و بری آن غیر جمیز و برگ و بارش کوچکتر و در تنکابن دیوانجیر نامند باسمیت و بسیار گرم و تند و محلل قوی و ضماد آن در رفع خال و ثآلیل نافع و شیر او در افعال قویتر از شیر بستانیست. (از تحفۀ حکیم مؤمن ذیل تین). انجیر ریجاب کرمانشاهان در هیچ جای دیگر یافت نشود. (یادداشت مؤلف). انجیر مکرراً در کتاب مقدس وارد شده است و درخت معروفی است که در فلسطین و سوریه و سایر جاها میروید. میوه اش شبیه به آلو و خود درخت ده الی بیست قدم از سطح زمین مرتفع میشود و شاخهایش باطراف پراکنده میگردد و متقدمین وقتی را زمان امن و سلامتی میشمردند که هرکس در زیر درخت انجیر خود فارغ البال و بی تشویش بنشیند. یکی از خصایص غریب این درخت آنکه میوه اش قبل از ظهور برگ ظاهر میشود و چون درختی برگش ظاهر میشد و از میوه اثری پیدا نبود آن سال امید باروری از آن درخت نمی داشتند. و ظهور برگ نشان نزدیکی فصل تابستان بود. و هرگاه ضرری بدرخت انجیرمیرسید بطوری که میوه اش ریخته یا درختش معیوب میشد، آنرا نشان درد و بلاهای هولناک میدانستند. (از قاموس کتاب مقدس). تین. (منتهی الارب) (دهار) : پیشم آمد بامدادان آن نگارین از کروخ با دو رخ از باده لعل و با دو چشم از سحر شوخ آستین بگرفتمش گفتم بمهمان من آی مر مرا گفتا به تازی مورد انجیر و کلوخ. رودکی. برگ انجیر بر تنش بستند سبز از آن گشت منظر تیغش. خاقانی. سفرۀ انجیر شدی صفروار گر همه مرغی بدی انجیرخوار. نظامی. مگس بر خوان حلوا کی کند پشت به انجیری غرابی چون کندپشت. نظامی. حشو انجیر چو حلواگر استاد که او حب خشخاش کند در عسل شهد بکار. سعدی. در این باغ اگر لاله و گل چنی نخواهی شدن مرغ انجیر عشق. اوحدی. - انجیربادی، باد انجیر. رجوع به باد انجیرشود. - انجیرخشکه، یا انجیر خشک، در تداول عامه انجیر که خشک کنند، بمنظور خشکبار. - انجیر کوهی،حماط. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). تین جبلی. (یادداشت مؤلف). - بیدانجیر، کرچک. رجوع به کرچک شود. - شاه انجیر، انجیر وزیری. رجوع به انجیر وزیری شود. - امثال: بس کن که هرمرغ ای پسر کی خوش خورد انجیر تر شد طعمه طوطی شکر زان زاغ را چامین خر. مولوی. تو ای صعوۀ دانه چین در زمین یکی سوی کام و گلویت ببین برون رو از این باغ و ایدر مایست که ژاژ تو در خورد انجیر نیست. ادیب. دانۀ هر مرغ اندازۀ وی است طعمه هر مرغ انجیری کیست. مولوی. طعمه هر مرغکی انجیر نیست. مولوی (از امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 1071). مرغ این انجیر نیست. (امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1526) : باز تو نیست باز این پرواز مرغ تو نیست مرغ این انجیر. معزی. برو که فکرت تو نیست مرد این دعوی برو که خاطر تو نیست مرغ این انجیر. انوری. مرغان دارد زمانه لیکن مرغ ارزن نه مرغ انجیر. اخسیکتی. مرغی که انجیر میخورد نوکش کج است. (امثال و حکم مؤلف ج 2 ص 1701). نیست هرکس بدین لقب لایق نیست هر مرغ در خور انجیر. سوزنی. هر کجا مرغیست کی انجیر خورد. عطار. و رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن، قاموس کتاب مقدس، تین، انجیر آدم، انجیر بستی، انجیر بغدادی، انجیرپزان، انجیر حلوانی، انجیر خرما، انجیرخوار، انجیرخواره، انجیرخور، انجیر دشتی، انجیرستان، انجیرفام، انجیرفروش، انجیر فرنگ، انجیر فرنگی، انجیر وزیری و انجیر هندی شود.
سوراخ. (برهان قاطع). هر سوراخی (عموماً). (ناظم الاطباء). سوراخ (مطلقاً). (فرهنگ فارسی معین). - انجیر کردن، سوراخ کردن: زبیدش گربه بید انجیرکرده سرشکش تخم بیدانجیر خورده. نظامی (خسرو و شیرین ص 85).
درختی از تیره گزنه ها جزو دستۀ توتها که بلندیش تا 12 متر میرسد و برخلاف توت یک پایه است و گلهای نر و ماده اش بر روی یک درخت است. (فرهنگ فارسی معین). از محصولات بومی ولایت کاری که از آنجا بسایر ممالک کرۀ ارض برده شده (کاری از ممالک قدیم آسیای صغیر است). (از ناظم الاطباء). بلندی درخت انجیر به 12 متر میرسد و در نواحی معتدل و گرم بهتر میروید گلهای نر یا مادۀ آن در داخل جسمی مانند کوزه قرار گرفته و پس از آمیزش دانه های خشکی میسازد که بوسیله بندی بدیوارۀ درونی انجیر متصل میشود و این دیواره بتدریج در خود مواد غذایی و قندی جمع میکند و میرسد و اگر آمیزش انجام نگیرد انجیر شیرین نمیشود و پژمرده شده از درخت میافتد. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 270). انجیر درختی است که به بلندی 6 تا 8 مترو قطر 0/80 متر میرسد گرزن آن انبوه است. از سرما زود گزند می بیند و در جاهایی که زمستان آن به 12 درجه برسد پایداری نمیکند. درخت انجیر در هر خاکی میرویدخوب جست میدهد و ارزش آن در جنگل بواسطۀ فراوانی برگهای آن است که پوشش مرده خاک جنگل را زیاد میکند. چوب آن برای سوخت خوب است. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 247). بری و بستانی میباشد و هریک آن نر و ماده و بری آن غیر جمیز و برگ و بارش کوچکتر و در تنکابن دیوانجیر نامند باسمیت و بسیار گرم و تند و محلل قوی و ضماد آن در رفع خال و ثآلیل نافع و شیر او در افعال قویتر از شیر بستانیست. (از تحفۀ حکیم مؤمن ذیل تین). انجیر ریجاب کرمانشاهان در هیچ جای دیگر یافت نشود. (یادداشت مؤلف). انجیر مکرراً در کتاب مقدس وارد شده است و درخت معروفی است که در فلسطین و سوریه و سایر جاها میروید. میوه اش شبیه به آلو و خود درخت ده الی بیست قدم از سطح زمین مرتفع میشود و شاخهایش باطراف پراکنده میگردد و متقدمین وقتی را زمان امن و سلامتی میشمردند که هرکس در زیر درخت انجیر خود فارغ البال و بی تشویش بنشیند. یکی از خصایص غریب این درخت آنکه میوه اش قبل از ظهور برگ ظاهر میشود و چون درختی برگش ظاهر میشد و از میوه اثری پیدا نبود آن سال امید باروری از آن درخت نمی داشتند. و ظهور برگ نشان نزدیکی فصل تابستان بود. و هرگاه ضرری بدرخت انجیرمیرسید بطوری که میوه اش ریخته یا درختش معیوب میشد، آنرا نشان درد و بلاهای هولناک میدانستند. (از قاموس کتاب مقدس). تین. (منتهی الارب) (دهار) : پیشم آمد بامدادان آن نگارین از کروخ با دو رخ از باده لعل و با دو چشم از سحر شوخ آستین بگرفتمش گفتم بمهمان من آی مر مرا گفتا به تازی مورد انجیر و کلوخ. رودکی. برگ انجیر بر تنش بستند سبز از آن گشت منظر تیغش. خاقانی. سفرۀ انجیر شدی صفروار گر همه مرغی بدی انجیرخوار. نظامی. مگس بر خوان حلوا کی کند پشت به انجیری غرابی چون کندپشت. نظامی. حشو انجیر چو حلواگر استاد که او حب خشخاش کند در عسل شهد بکار. سعدی. در این باغ اگر لاله و گل چنی نخواهی شدن مرغ انجیر عشق. اوحدی. - انجیربادی، باد انجیر. رجوع به باد انجیرشود. - انجیرخشکه، یا انجیر خشک، در تداول عامه انجیر که خشک کنند، بمنظور خشکبار. - انجیر کوهی،حماط. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). تین جبلی. (یادداشت مؤلف). - بیدانجیر، کرچک. رجوع به کرچک شود. - شاه انجیر، انجیر وزیری. رجوع به انجیر وزیری شود. - امثال: بس کن که هرمرغ ای پسر کی خوش خورد انجیر تر شد طعمه طوطی شکر زان زاغ را چامین خر. مولوی. تو ای صعوۀ دانه چین در زمین یکی سوی کام و گلویت ببین برون رو از این باغ و ایدر مایست که ژاژ تو در خورد انجیر نیست. ادیب. دانۀ هر مرغ اندازۀ وی است طعمه هر مرغ انجیری کیست. مولوی. طعمه هر مرغکی انجیر نیست. مولوی (از امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 1071). مرغ این انجیر نیست. (امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1526) : باز تو نیست باز این پرواز مرغ تو نیست مرغ این انجیر. معزی. برو که فکرت تو نیست مرد این دعوی برو که خاطر تو نیست مرغ این انجیر. انوری. مرغان دارد زمانه لیکن مرغ ارزن نه مرغ انجیر. اخسیکتی. مرغی که انجیر میخورد نوکش کج است. (امثال و حکم مؤلف ج 2 ص 1701). نیست هرکس بدین لقب لایق نیست هر مرغ در خور انجیر. سوزنی. هر کجا مرغیست کی انجیر خورد. عطار. و رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن، قاموس کتاب مقدس، تین، انجیر آدم، انجیر بستی، انجیر بغدادی، انجیرپزان، انجیر حلوانی، انجیر خرما، انجیرخوار، انجیرخواره، انجیرخور، انجیر دشتی، انجیرستان، انجیرفام، انجیرفروش، انجیر فرنگ، انجیر فرنگی، انجیر وزیری و انجیر هندی شود.
سوراخ. (برهان قاطع). هر سوراخی (عموماً). (ناظم الاطباء). سوراخ (مطلقاً). (فرهنگ فارسی معین). - انجیر کردن، سوراخ کردن: زبیدش گربه بید انجیرکرده سرشکش تخم بیدانجیر خورده. نظامی (خسرو و شیرین ص 85).
درختی از تیره انجیلی ها که در جنگلهای شمال ایران وجود دارد. تو. توی. توئی آسوندار. (فرهنگ فارسی معین). درخت انجیلی تا اندازه ای سایه پسند است. جست فراوان میدهد ولی جستهای آن بهم جوش میخورند و چوب آن ارزش صنعتی خود را از دست میدهد. توانایی جوش خوردن شاخه های این درخت چنان است که با درختان دیگرنیز که نزدیک او روییده باشند گاهی جوش میخورد. چوب انجیلی بسیار سخت و دارای الیافی فشرده است از اینرو آنرا چوب آهن نیز مینامند. برای ساختن پایه های پل و ستون و قسمتهایی از ساختمانهای بندری و غیره که درداخل آب یا خاک مرطوب باید نصب شود مصرف میشود. از چوب انجیلی عصا، چوب سیگار، میانۀ قلیان و جز آن میسازند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 صص 182- 185) ، تنها شدن. انفراد. (از اقرب الموارد)
درختی از تیره انجیلی ها که در جنگلهای شمال ایران وجود دارد. تو. توی. توئی آسوندار. (فرهنگ فارسی معین). درخت انجیلی تا اندازه ای سایه پسند است. جست فراوان میدهد ولی جستهای آن بهم جوش میخورند و چوب آن ارزش صنعتی خود را از دست میدهد. توانایی جوش خوردن شاخه های این درخت چنان است که با درختان دیگرنیز که نزدیک او روییده باشند گاهی جوش میخورد. چوب انجیلی بسیار سخت و دارای الیافی فشرده است از اینرو آنرا چوب آهن نیز مینامند. برای ساختن پایه های پل و ستون و قسمتهایی از ساختمانهای بندری و غیره که درداخل آب یا خاک مرطوب باید نصب شود مصرف میشود. از چوب انجیلی عصا، چوب سیگار، میانۀ قلیان و جز آن میسازند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 صص 182- 185) ، تنها شدن. انفراد. (از اقرب الموارد)
انجیل، تین، درختی از تیره گزنه ها و جزو دسته توت ها دارای میوه ای شیرین و گوشت دار با ویتامین های A، B، C و بر خلاف توت یک پایه است و گل های نر و ماده اش بر روی یک درخت است. و انواع مختلفی دارد
انجیل، تین، درختی از تیره گزنه ها و جزو دسته توت ها دارای میوه ای شیرین و گوشت دار با ویتامین های A، B، C و بر خلاف توت یک پایه است و گل های نر و ماده اش بر روی یک درخت است. و انواع مختلفی دارد