جدول جو
جدول جو

معنی انجالیکه - جستجوی لغت در جدول جو

انجالیکه
(اَ کَ / کِ)
سنبل خطائی (گیاه). (از دزی ج 1 ص 40)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَدَ / دِ)
بپایان رسیده. انجام شده. منجرشده
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ شِ کَ تَ)
پر کردن.
لغت نامه دهخدا
(اَ یَ / یِ)
تکه. شهری در ترکیه، در کیلیکه (قدیم) و از شهرهای معروف روم شرقی، واقع در ساحل مدیترانه نزدیک خلیج قسطنطنیه، دارای 27هزار جمعیت و صنایع نساجی و غذایی. (از فرهنگ فارسی معین، اعلام) (از لاروس) ، در پس انداختن و زمان دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بتأخیر انداختن و مهلت دادن. (از اقرب الموارد). مهلت دادن. (ترجمان القرآن جرجانی). زمان دادن. (تاج المصادر بیهقی). امهال. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از انجامیده
تصویر انجامیده
منجر شده
فرهنگ واژه فارسی سره