ریخته شدن مردم از هرجا. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). انصباب. (از اقرب الموارد) ، پلیدیها و نجسها. (ناظم الاطباء) : خون خوری در چارمیخ تنگنا درمیان حبس و انجاس و عنا. مولوی (مثنوی). - انجاس اجناس شیاطین، پلیدیهای شیاطین. (ناظم الاطباء). - انجاس الابدان، قوله تعالی: انما المشرکون نجس (قرآن 28/9) ، قال عمر بن عبدالعزیز، یعنی انهم انجس الابدان کنجاسه الکلب والخنزیر. (منتهی الارب). و رجوع به نجس و منتهی الارب شود
ریخته شدن مردم از هرجا. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). انصباب. (از اقرب الموارد) ، پلیدیها و نجسها. (ناظم الاطباء) : خون خوری در چارمیخ تنگنا درمیان حبس و انجاس و عنا. مولوی (مثنوی). - انجاس اجناس شیاطین، پلیدیهای شیاطین. (ناظم الاطباء). - انجاس الابدان، قوله تعالی: انما المشرکون نجس (قرآن 28/9) ، قال عمر بن عبدالعزیز، یعنی انهم انجس الابدان کنجاسه الکلب والخنزیر. (منتهی الارب). و رجوع به نجس و منتهی الارب شود
نیارش، بر چیده شدن، به هم خوردن، باز شدن گشوده شدن، برچیدگی، پراکنش پیوسته تفرق اتصالی) پراکنش خرده ها (اجزاء) بی آن که ویژگی خود را از دست دهند حل شدن باز شدن گشوده شدن، برچیده شدن تعطیل شدن متلاشی شدن، ضعف فتور استرخا، برچیدگی تعطیل، جمع انحلالات
نیارش، بر چیده شدن، به هم خوردن، باز شدن گشوده شدن، برچیدگی، پراکنش پیوسته تفرق اتصالی) پراکنش خرده ها (اجزاء) بی آن که ویژگی خود را از دست دهند حل شدن باز شدن گشوده شدن، برچیده شدن تعطیل شدن متلاشی شدن، ضعف فتور استرخا، برچیدگی تعطیل، جمع انحلالات