جدول جو
جدول جو

معنی انتکاس - جستجوی لغت در جدول جو

انتکاس
سرنگون شدن، نگونسار شدن، سرنگون افتادن
تصویری از انتکاس
تصویر انتکاس
فرهنگ فارسی عمید
انتکاس
سرنگون افتادن، نگونسار شدن، واژگون شدن
تصویری از انتکاس
تصویر انتکاس
فرهنگ لغت هوشیار
انتکاس
((اِ تِ))
نگونسار شدن
تصویری از انتکاس
تصویر انتکاس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انتکاث
تصویر انتکاث
گسسته شدن، برگشتن از حاجت خود به سوی دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انعکاس
تصویر انعکاس
منعکس شدن، کنایه از عکس العمل، پرتو انداختن، نمودار شدن شکل چیزی در جسم شفاف مانند آب و آیینه، تکرار صوت که به واسطۀ برخورد امواج آن با مانع به عمل می آید، در علم فیزیک بازگشتن نور پس از برخورد به یک سطح به محیط اول، بازتاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انتکار
تصویر انتکار
تخم کشتن، رنگین شدن به گل سرخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انعکاس
تصویر انعکاس
برگردیده شدن، عکس پذیرفتن، واژگونه شدن، وارونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتحاس
تصویر انتحاس
سرنگونی بدبیاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتکاب
تصویر انتکاب
در رنج افتادن به سختی افتادن کمان بردوش افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتکاش
تصویر انتکاش
چاه روبی بیرون آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتکاف
تصویر انتکاف
پی گم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتهاس
تصویر انتهاس
گزیدن به دندان گزیدن آک شمردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتکاس
تصویر ارتکاس
نگونسازی افتادن برآمدن پستان
فرهنگ لغت هوشیار
گسستن پیمان، گسستن ریسمان، ریش ریش شدن بر گشتن از حاجت خود، گسسته شدن (ریسمان پیمان)، شکافتن، آهنگ پیوند کردن کوکب سفلی یا کوکب علوی، و پیش از آنکه تمام شود این سفلی راجع شود و باز گردد و آن پیوند شکافته آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتکاث
تصویر انتکاث
((اِ تِ))
برگشتن از حاجت خود به سوی دیگر، شکافتن، شکستن عهد، پاره شدن ریسمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انعکاس
تصویر انعکاس
((اِ عِ))
بازتاباندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انعکاس
تصویر انعکاس
بازتاب، بازخورد، پژواک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انعکاس
تصویر انعکاس
Reverberation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ความเหมือนกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
одинаковость
دیکشنری فارسی به روسی