- انتقام
رفتاری عمدی که برای آزار و اذیت کسی به تلافی کار بد او انجام می شود، کینه کشیدن از کسی، کینه گرفتن، کینه توزی
معنی انتقام - جستجوی لغت در جدول جو
- انتقام(اِ)
کینه کشیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی). کینه کشیدن از کسی. (غیاث اللغات) (آنندراج). کین کشیدن. (مصادر زوزنی). کینه خواستن. کین توختن. (فرهنگ فارسی معین) ، بپایان رسیدن چیزی. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). بنهایت رسیدن چیزی. (از اقرب الموارد). بنهایت رسیدن. (مصادرزوزنی) (تاج المصادر بیهقی). بغایت رسیدن. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی). بپایان آمدن. بسر آمدن. بنهایت رسیدن. بکرانه رسیدن. (فرهنگ فارسی معین) ، به چیزی رسیدن. (آنندراج). فاچیزی رسیدن. (تاج المصادر بیهقی). رسیدن: انتهی بفلان الی موضع کذا، انتهی الیک المثل. (از اقرب الموارد). یقال: الیک انتهی المثل، یعنی نظیر تو نایاب است. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، رسیدن خبر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). آگهی رسیدن، بپایان رسانیدن. (فرهنگ فارسی معین). بپایان رسانیدن چیزی. (آنندراج)
- انتقام
کینه کشیدن از کسی، کینه توزی، سزای کار بد را دادن
- انتقام((اِ تِ))
کینه کشیدن، خونخواهی، کینه توزی
- انتقام
تلافی، کین خواهی، ریمنی، تاوان گیری
- انتقام
تقاص، تلافی، خونخواهی، کیفر، کین جویی، کین خواهی، کین کشی، کینه توزی، مقابله بمثل
متضاد: اغماض، عفو
متضاد: اغماض، عفو
- انتقام
انتقامٌ
- انتقام
Comeuppance, Retaliation, Vengeance
- انتقام
punition, (FR) vengeance, vengeance
- انتقام
karşılık, (TR) intikam, intikam
- انتقام
انتقام
- انتقام
انتقام , یکسانی
- انتقام
প্রতিশোধ , অভিন্নতা
- انتقام
kisasi, (SW) kisasi
- انتقام
प्रतिशोध , समानता
- انتقام
복수 , 동일성
- انتقام
仕返し , 同一性 , 復讐
- انتقام
נקמה , זהות , נְקָמָה
- انتقام
pembalasan, (ID) pembalasan
- انتقام
การแก้แค้น , ความเหมือนกัน
- انتقام
vergelding, (NL) wraak, wraak
- انتقام
castigo, (ES) venganza, venganza
- انتقام
punizione, (IT) vendetta, vendetta
- انتقام
castigo, (PT) retaliação, vingança
- انتقام
报应 , 相同 , 复仇
- انتقام
zemsta, (PL) zemsta
- انتقام
помста , подібність
- انتقام
Strafe, (DE) Vergeltung, Rache
- انتقام
возмездие , одинаковость , месть
