جدول جو
جدول جو

معنی انتقام

انتقام(اِ)
کینه کشیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی). کینه کشیدن از کسی. (غیاث اللغات) (آنندراج). کین کشیدن. (مصادر زوزنی). کینه خواستن. کین توختن. (فرهنگ فارسی معین) ، بپایان رسیدن چیزی. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). بنهایت رسیدن چیزی. (از اقرب الموارد). بنهایت رسیدن. (مصادرزوزنی) (تاج المصادر بیهقی). بغایت رسیدن. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی). بپایان آمدن. بسر آمدن. بنهایت رسیدن. بکرانه رسیدن. (فرهنگ فارسی معین) ، به چیزی رسیدن. (آنندراج). فاچیزی رسیدن. (تاج المصادر بیهقی). رسیدن: انتهی بفلان الی موضع کذا، انتهی الیک المثل. (از اقرب الموارد). یقال: الیک انتهی المثل، یعنی نظیر تو نایاب است. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، رسیدن خبر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). آگهی رسیدن، بپایان رسانیدن. (فرهنگ فارسی معین). بپایان رسانیدن چیزی. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا