جدول جو
جدول جو

معنی انتظام - جستجوی لغت در جدول جو

انتظام
در رشته کشیده شدن مروارید، منظم شدن، نظم داشتن، آراستگی، نظم و ترتیب
تصویری از انتظام
تصویر انتظام
فرهنگ فارسی عمید
انتظام
(اَ رَ)
درکشیده و راست گردیدن مروارید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). در رشته فراهم آمدن و اتساق مروارید. (از اقرب الموارد). در رشته کشیدن مروارید. (فرهنگ فارسی معین). در رشته کشیده شدن چیزی بترتیب نیکو. (آنندراج). بهم بازدوختن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (مؤید الفضلاء) ، به نافقاء بیرون آمدن کلاکموش. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج) ، نافقاء ساختن کلاکموش. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
انتظام
نظم داشتن
تصویری از انتظام
تصویر انتظام
فرهنگ لغت هوشیار
انتظام
((اِ تِ))
در رشته کشیدن مروارید، نظم گرفتن، ترتیب، نظم
تصویری از انتظام
تصویر انتظام
فرهنگ فارسی معین
انتظام
آراستگی، ترتیب، تنسیق، تنظیم، دیسیپلین، سامان، سامان دهی، نظام، نظم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
انتظام
مدیریّت
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انتظار
تصویر انتظار
چشم به راه بودن، چیزی را چشم داشتن، منتظر چیزی بودن، چشمداشت
فرهنگ فارسی عمید
رفتاری عمدی که برای آزار و اذیت کسی به تلافی کار بد او انجام می شود، کینه کشیدن از کسی، کینه گرفتن، کینه توزی
فرهنگ فارسی عمید
(اِ تِ)
منسوب به انتظام. (فرهنگ فارسی معین).
- قوای انتظامی، قوه هایی که حفظ نظم و آرامش مملکت بعهدۀ آنهاست، مانند ارتش و شهربانی و ژاندارمری. (از فرهنگ فارسی معین).
- مأمور انتظامی، مأموری که عهده دار حفظ نظم و آرامش است، کندن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). کندن چیزی را برای بیرون آوردن چیز مدفون در آن. (از اقرب الموارد) ، برآوردن مغز از استخوان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از انتجام
تصویر انتجام
به سر آمدن گذشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتحام
تصویر انتحام
آهنگیدن، دل نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
چشم داشتن، امیدواری، نگرانی، ترقب و توقع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
کینه کشیدن از کسی، کینه توزی، سزای کار بد را دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتظامی
تصویر انتظامی
قوای انتظامی مانند ارتش، شهربانی، ژاندارمری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
((اِ تِ))
توقع داشتن، چشم به راه بودن، نگرانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انتظامی
تصویر انتظامی
منسوب به انتظام
قوای انتظامی: قوایی که حفظ نظم و آرامش مملکت به عهده آن هاست مانند، ارتش، شهربانی، ژاندارمری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
((اِ تِ))
کینه کشیدن، خونخواهی، کینه توزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
چشم داشت، چشم داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انتظامی
تصویر انتظامی
ساماندهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
تلافی، کین خواهی، ریمنی، تاوان گیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
Comeuppance, Retaliation, Vengeance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
Wait, Anticipation, Expectance, Expectation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
очікування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
castigo, (PT) retaliação, vingança
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
期待 , 等待
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
报应 , 相同 , 复仇
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
oczekiwanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
zemsta, (PL) zemsta
دیکشنری فارسی به لهستانی
مدیریّتی، اداری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
помста , подібність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
Erwartung, Warten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
Strafe, (DE) Vergeltung, Rache
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
ожидание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انتقام
تصویر انتقام
возмездие , одинаковость , месть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
antecipação, expectativa, espera
دیکشنری فارسی به پرتغالی