- انتضا
- بر کشیدن شمسشیر، کهنه کردن جامه، لاغر گرداندن شتر
معنی انتضا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بیرون آوردن، برگزیدن
پسندیدن، خرسندی، برگزیدن پسندیدن خشنود کردن، اختیار کردن گزیدن بر گزیدن
پایان
درخواست و خواهش، افژول، بازپس خواهی، درخواست، در خوری، بایستگی (لزوم) وام را باز خواستن مطالبه کردن، و گرفتن، بدهی کسی را، در خور بودن مناسب بودن، خواهش در خواست، مطالبه، ادعا، لزوم
اتمام و ختم، نهایت و منتها، فرجام، سرانجام، عاقبت
نسبت دادن بکسی باز بستن، منسوب شدن، وابستگی
پاک کردن، بیرون آوردن مغز از استخوان، برگزیدن
نیست گشتن از میان رفتن نابودی، روی گرداندن از خود خواهی نیست شدن از میانرفتن، نیستی نابودی
مستیدن: مست گشتن بوییدن بویه
گذشتن، به سر آمدن، سپری شدن، نابود گردیدن، سپری شدگی، نابودی، سچش، نابود گشتن
از میان رفتن، نیست شدن
خشنود و خرسند شدن، رضایت
سپری شدن، به سر آمدن، نابود گردیدن
درخور و مناسب بودن، خواهش، درخواست
پایان، نهایت، به پایان رساندن چیزی، باز ایستادن از کاری
به کسی نسبت یافتن، منتسب شدن به کسی، منسوب شدن، افزون شدن
Expiration
истечение
Ablauf
закінчення
wygaśnięcie
expiração
scadenza
expiración
expiration
vervaldatum
การหมดอายุ
kedaluwarsa
يحقّق
समाप्ति
תפוגה