- انتشاع
- بر کشیدن، دارو به بینی کردن، به زور کندن
معنی انتشاع - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فروتنی سر فرود آوردن
پراکنش، پراکنیدن، گسترش، افشاندن، چاپ
آهنجش
ربودن، چیزی را گرفتن
سود یافتن، نفع گرفتن
برکندن درختان
پراکندگی، گسترده شدن، خبر را فاش کردن
آویختن، هیزم چیدن، هیزم گرد آوردن
بازداشتن، امتناع، برکندن
بخشش خواستن، سود خواستن، آب و گیاه خواستن بطلب آب و علف و منفعت و احسان شدن، طلب عطا و بخشش طلب صله
فعالیت ذهنی که در آن از مجموع ویژگی های یک چیز، ویژگی خاصی از آن مورد توجه قرار می گیرد، برکندن، از جای بیرون کشیدن، برکنده شدن
پراکنده شدن، گسترده شدن چیزی، فاش شدن خبر، چاپ و توزیع کتاب، نشریه، مجله و امثال آن ها
به طلب نیکویی و احسان شدن، بخشش خواستن، در طلب آب و علف رفتن
((اِ تِ))
فرهنگ فارسی معین
سود بردن، نفع کردن، نفع بردن، حقی که به موجب آن می توان از ملک دیگری استفاده کرد اما نمی توان آن را به شخص ثالث انتقال داد، جمع انتفاعات
نفع گرفتن، سود بردن
Dissemination, Emanation, Propagation, Publication
распространение , эманация , публикация
Verbreitung, Ausstrahlung, Veröffentlichung
поширення , еманація , публікація
rozpowszechnianie, emanacja, propagacja, publikacja
传播 , 发散 , 出版物
disseminação, emanação, propagação, publicação
diffusione, emanazione, propagazione, pubblicazione
difusión, emanación, propagación, publicación
diffusion, émanation, propagation, publication
verspreiding, emanatie, publicatie
การเผยแพร่ , การแพร่กระจาย , การตีพิมพ์
penyebaran, emanasi, publikasi
منتقمٌ , متراجمٌ , بشكلٍ انتقاميٍّ
प्रसार , प्रकाशन
הפצה , קרינה , פרסום