معنی انتشاط - جستجوی لغت در جدول جو
انتشاط
(اِ تِ)
باز کردن پوست ماهی.
ادامه...
باز کردن پوست ماهی.
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر انتشار
انتشار
پراکنده شدن، گسترده شدن چیزی، فاش شدن خبر، چاپ و توزیع کتاب، نشریه، مجله و امثال آن ها
ادامه...
پراکنده شدن، گسترده شدن چیزی، فاش شدن خبر، چاپ و توزیع کتاب، نشریه، مجله و امثال آن ها
فرهنگ فارسی عمید
امتشاط
(اِ حِ)
شانه کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). موی فرو کردن زن خویشتن را. (منتهی الارب) (آنندراج). موی خویش فروهشته کردن زن. (ناظم الاطباء)
ادامه...
شانه کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). موی فرو کردن زن خویشتن را. (منتهی الارب) (آنندراج). موی خویش فروهشته کردن زن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
انتیاط
(اِ)
همراه بردن شتر کسی را تا خواربار آرد جهت وی، گداختن تن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). انثمام جسم فلان، گداختن آن. (از اقرب الموارد) ، پیر گردیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). پیر و کلانسال شدن. (از لسان العرب از ذیل اقرب الموارد)
ادامه...
همراه بردن شتر کسی را تا خواربار آرد جهت وی، گداختن تن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). انثمام جسم فلان، گداختن آن. (از اقرب الموارد) ، پیر گردیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). پیر و کلانسال شدن. (از لسان العرب از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویر انتشاص
انتشاص
برکندن درختان
ادامه...
برکندن درختان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر انتشاب
انتشاب
آویختن، هیزم چیدن، هیزم گرد آوردن
ادامه...
آویختن، هیزم چیدن، هیزم گرد آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر انکشاط
انکشاط
بی بیمی بی ترسی کنده شدن پوست
ادامه...
بی بیمی بی ترسی کنده شدن پوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر انتشاع
انتشاع
بر کشیدن، دارو به بینی کردن، به زور کندن
ادامه...
بر کشیدن، دارو به بینی کردن، به زور کندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر انتیاط
انتیاط
درآویخته شدن در آویزیدن، دور گردیدن
ادامه...
درآویخته شدن در آویزیدن، دور گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر انتشار
انتشار
پراکندگی، گسترده شدن، خبر را فاش کردن
ادامه...
پراکندگی، گسترده شدن، خبر را فاش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر انتشار
انتشار
((اِ تِ))
پراکنده شدن، شیوع یافتن، پراکندگی، شیوع
ادامه...
پراکنده شدن، شیوع یافتن، پراکندگی، شیوع
فرهنگ فارسی معین
تصویر انتشار
انتشار
پراکنش، پراکنیدن، گسترش، افشاندن، چاپ
ادامه...
پراکَنش، پراکنیدن، گسترش، افشاندن، چاپ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
يطلق
ادامه...
يُطْلِقُ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر انتشار
انتشار
Dissemination, Emanation, Propagation, Publication
ادامه...
Dissemination, Emanation, Propagation, Publication
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
diffusion, émanation, propagation, publication
ادامه...
diffusion, émanation, propagation, publication
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
传播 , 发散 , 出版物
ادامه...
传播 , 发散 , 出版物
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
전파 , 방출 , 출판
ادامه...
전파 , 방출 , 출판
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
распространение , эманация , публикация
ادامه...
распространение , эманация , публикация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
Verbreitung, Ausstrahlung, Veröffentlichung
ادامه...
Verbreitung, Ausstrahlung, Veröffentlichung
دیکشنری فارسی به آلمانی
انتشار
آشفتگی، هرج و مرج
ادامه...
آشُفتِگی، هَرج و مَرج
دیکشنری اردو به فارسی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
پھیلاؤ , اشاعت
ادامه...
پھیلاؤ , اشاعت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
প্রচার , বিকিরণ , প্রকাশনা
ادامه...
প্রচার , বিকিরণ , প্রকাশনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
usambazaji, kuenea, uenezaji, uchapishaji
ادامه...
usambazaji, kuenea, uenezaji, uchapishaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
yayılma, yayın
ادامه...
yayılma, yayın
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
普及 , 発散 , 伝播 , 出版物
ادامه...
普及 , 発散 , 伝播 , 出版物
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
disseminação, emanação, propagação, publicação
ادامه...
disseminação, emanação, propagação, publicação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
הפצה , קרינה , פרסום
ادامه...
הפצה , קרינה , פרסום
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
प्रसार , प्रकाशन
ادامه...
प्रसार , प्रकाशन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
penyebaran, emanasi, publikasi
ادامه...
penyebaran, emanasi, publikasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
การเผยแพร่ , การแพร่กระจาย , การตีพิมพ์
ادامه...
การเผยแพร่ , การแพร่กระจาย , การตีพิมพ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
verspreiding, emanatie, publicatie
ادامه...
verspreiding, emanatie, publicatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
поширення , еманація , публікація
ادامه...
поширення , еманація , публікація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
difusión, emanación, propagación, publicación
ادامه...
difusión, emanación, propagación, publicación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
rozpowszechnianie, emanacja, propagacja, publikacja
ادامه...
rozpowszechnianie, emanacja, propagacja, publikacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر انتشار
انتشار
اِنتِشار
diffusione, emanazione, propagazione, pubblicazione
ادامه...
diffusione, emanazione, propagazione, pubblicazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی