جدول جو
جدول جو

معنی انابه - جستجوی لغت در جدول جو

انابه
انابت، رجوع از غفلت به ذکر. گفته اند که توبه در افعال ظاهری است و انابه در امور باطنی، فرار از خلق به سوی حق، بازگشتن به سوی خدا، توبه کردن، دست برداشتن از گناه، توبه
تصویری از انابه
تصویر انابه
فرهنگ فارسی عمید
انابه(اِ بَ / بِ)
توبه و پشیمانی و بازگشت بسوی خدای تعالی که پتت و پتفت نیز گویند. (از ناظم الاطباء). بازگردیدن با خدای عزوجل. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به انابت شود
لغت نامه دهخدا
انابه(اَ)
قائم مقام گردانیدن کسی را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قائم مقام کسی گردانیدن. (آنندراج). گویند انبته عنه انابهً، یعنی قائم مقام او گردانیدم او را. (از منتهی الارب). و رجوع به انابت شود
لغت نامه دهخدا
انابه
توبه و پشیمانی و بازگشت به سوی خدای تعالی، توبه و زاری
تصویری از انابه
تصویر انابه
فرهنگ لغت هوشیار
انابه((اِ بِ))
برگشتن از گناه، توبه کردن، توبه، پشیمانی، انابت
تصویری از انابه
تصویر انابه
فرهنگ فارسی معین
انابه
انابت، پشیمانی، توبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جنابه
تصویر جنابه
دوقلو، دو بچه که در یک موقع از یک شکم زاییده شوند، توأم، دوبلغانه، توأمان، هم شکم، همزاد برای مثال دولت و ملت جنابه زاد چو جوزا / مادر بخت یگانه زای صفاهان (خاقانی - ۳۵۳ حاشیه)
به صورت توامان برای مثال قصه چه کنم که در ره عشق / با محنت و غم جنابه زادیم (سنائی۲ - ۴۵۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذنابه
تصویر ذنابه
پیرو، دنباله، دنبالۀ چیزی، پایان چیزی، جایی از وادی که مسیل به آن منتهی شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اناضه
تصویر اناضه
رسیده شدن پختن چون خرما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناکه
تصویر اناکه
ترکی دایه دایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناقه
تصویر اناقه
ریزه کاری، حسن، خوبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انافه
تصویر انافه
برآمدن چیزی، بلند شدن، زیاده شدن، زائد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناطه
تصویر اناطه
آویختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناره
تصویر اناره
روشن و آشکار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناصه
تصویر اناصه
چرخاندن، گرداندن و کندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناسه
تصویر اناسه
جنباندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انامه
تصویر انامه
خوابانیدن، نزار کردن، کشتن انام مردم مردمان
فرهنگ لغت هوشیار
بانگ زدن، ترساندن، فرا خوانی به شتاب بانگ زدن نهیب زدن، ترساندن ترسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنابه
تصویر خنابه
بدی، هنایش بد (هنایش تاثیر) بادساری (نخوت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنابه
تصویر سنابه
مونث سناب دراز شکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناله
تصویر اناله
دادن بخشیدن، درمان کردن توانمند کردن، یافتن از کان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انباه
تصویر انباه
بیدار کردن، فراموش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انابت
تصویر انابت
به خدای تعالی بازگشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغابه
تصویر اغابه
غایب گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
پاکیدن، پاکاندن، پاک یافت، خوشبو کردن، خوشمزه ساختن، خوش سخنی خوشمزگی پاک کردن، خوشبوی کردن، حلال و پاکیزه کردن، خوشمزه کردن طعام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنابه
تصویر جنابه
بچه ای که با بچه دیگر در یک موقع از یک شکم زائیده شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنابه
تصویر زنابه
نیش کژدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنابه
تصویر دنابه
کوتاه بالا مرد
فرهنگ لغت هوشیار
پایان هر چیز، دنبایه چیزی، جای منتهای سیل وادی، خلاصه. پیرو دنباله رو خویشی، جویبار آبراهه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنابه
تصویر بنابه
نوبت: (امروز بنابه ماست)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشابه
تصویر اشابه
توده مردم، داراک ناروا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصابه
تصویر اصابه
برخورد، به آماج رسیدن، سوکوار گشتن، به نشانه خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تاراج، گذرانیدن آب کردن گداختن گدازاندن آب کردن ذوب کردن گداختن گدازانیدن، غارت کردن، نیکو کردن کار خود را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارابه
تصویر ارابه
گردون، بارکش، گاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناخه
تصویر اناخه
شتر را خوابانیدن
فرهنگ لغت هوشیار