جدول جو
جدول جو

معنی امکانات - جستجوی لغت در جدول جو

امکانات
توانایی ها، داشته ها، دستمایه، ابزارها، آساینده ها
تصویری از امکانات
تصویر امکانات
فرهنگ واژه فارسی سره
امکانات
جمع امکان: با جمیع امکانات
تصویری از امکانات
تصویر امکانات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از امانات
تصویر امانات
جمع امانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امکانا
تصویر امکانا
پذیرفتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانات
تصویر امانات
امانت، امین بودن، مقابل خیانت، راستی و درستکاری، جمع امانات، مالی یا چیزی که به کسی می سپارند تا از آن نگه داری کند، ودیعه، دادن چیزی به کسی برای اینکه از آن نگه داری کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احسانات
تصویر احسانات
جمع احسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشکالات
تصویر اشکالات
جمع اشکال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعلانات
تصویر اعلانات
جمع اعلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکمالات
تصویر اکمالات
جمع اکمال
فرهنگ لغت هوشیار
آروین رون جمع امتحان آزمایشها آزمونها: امتحانات دانش آموزان سالی دوبار انجام میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امدادات
تصویر امدادات
به گونه رمن نیروهای پشتیبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسانات
تصویر انسانات
جمع انسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکارات
تصویر انکارات
جمع انکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایوانات
تصویر ایوانات
جمع ایوان، از پارسی کاخ ها ایوان ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمکینات
تصویر تمکینات
جمع تمکین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمرانات
تصویر عمرانات
جمع عمران، آبادی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکافات
تصویر مکافات
پادافره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امانتا
تصویر امانتا
ایرمانی ایرمان عاریه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امارات
تصویر امارات
فرمانروائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمکنات
تصویر تمکنات
جمع تمکن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکافات
تصویر مکافات
کیفر، پاداش، پاداش دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امارات
تصویر امارات
امارت ها، ولایت ها، جمع واژۀ امارت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امارات
تصویر امارات
اماره ها، نشانه ها، جمع واژۀ اماره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معانات
تصویر معانات
سختی کشیدن، رنج دیدن، کشمکش داشتن، رنجاندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مزانات
تصویر مزانات
جهمرزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معانات
تصویر معانات
رنج چیزی کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکونات
تصویر مکونات
مخلوقات و موجودات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکانفت
تصویر مکانفت
یکدیگر را یاری کردن مساعدت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکافات
تصویر مکافات
پاداش، مانند و برابر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ممکنه، ناوران شایندان جمع ممکنه (ممکن) : ممکنها، کلیه موجودات عالم بجز موجود واحدی که مبدا کل است. موجودات ممکنات ذاتی و واجبات غیری هستند که آن غیر آنها را از عدم و مرحله قوت بفعل آورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امارات
تصویر امارات
((اِ))
جمع اماره (امارت)، ولایت ها، فرمانفرمایی ها، سرداری ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکانفت
تصویر مکانفت
((مُ نَ یا نِ فَ))
مساعدت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکافات
تصویر مکافات
((مُ))
پاداش، جزا، پاداش دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امکان
تصویر امکان
توانایی، شایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امانت
تصویر امانت
راستی، ضد خیانت
فرهنگ لغت هوشیار