- امکانات
- توانایی ها، داشته ها، دستمایه، ابزارها، آساینده ها
معنی امکانات - جستجوی لغت در جدول جو
- امکانات
- جمع امکان: با جمیع امکانات
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع امانت
پذیرفتنی
امانت، امین بودن، مقابل خیانت، راستی و درستکاری، جمع امانات، مالی یا چیزی که به کسی می سپارند تا از آن نگه داری کند، ودیعه، دادن چیزی به کسی برای اینکه از آن نگه داری کند
جمع احسان
جمع اشکال
جمع اعلان
جمع اکمال
آروین رون جمع امتحان آزمایشها آزمونها: امتحانات دانش آموزان سالی دوبار انجام میشود
به گونه رمن نیروهای پشتیبان
جمع انسان
جمع انکار
جمع ایوان، از پارسی کاخ ها ایوان ها
جمع تمکین
جمع عمران، آبادی ها
پادافره
ایرمانی ایرمان عاریه
فرمانروائی
جمع تمکن
کیفر، پاداش، پاداش دادن
امارت ها، ولایت ها، جمع واژۀ امارت
اماره ها، نشانه ها، جمع واژۀ اماره
سختی کشیدن، رنج دیدن، کشمکش داشتن، رنجاندن
جهمرزی
رنج چیزی کشیدن
مخلوقات و موجودات
یکدیگر را یاری کردن مساعدت کردن
پاداش، مانند و برابر شدن
جمع ممکنه، ناوران شایندان جمع ممکنه (ممکن) : ممکنها، کلیه موجودات عالم بجز موجود واحدی که مبدا کل است. موجودات ممکنات ذاتی و واجبات غیری هستند که آن غیر آنها را از عدم و مرحله قوت بفعل آورده
توانایی، شایش
راستی، ضد خیانت