جدول جو
جدول جو

معنی امکار - جستجوی لغت در جدول جو

امکار
(اِ)
فریب دادن کسی را. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
امکار
فریب دادن کسی را
تصویری از امکار
تصویر امکار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کامکار
تصویر کامکار
(پسرانه)
کامروا، موفق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اسکار
تصویر اسکار
اسکار (Oscar) به معتبرترین و معروف ترین جوایز سینمایی جهان اشاره دارد که توسط آکادمی علوم و هنرهای سینما (AMPAS) اهدا می شود. این جوایز از سال 1929 میلادی به افتخار دستاوردهای برجسته در صنعت سینما اهدا می شوند.
تاریخچه و اهمیت جوایز اسکار
1. تاریخچه :
- اولین مراسم : اولین مراسم جوایز اسکار در 16 مه 1929 در هتل روزولت هالیوود برگزار شد.
- پیدایش نام : نام رسمی این جوایز `Academy Awards` است، اما به طور عمومی با نام `اسکار` شناخته می شود. داستان های مختلفی درباره منشأ نام `اسکار` وجود دارد، از جمله این که یک کارمند آکادمی گفته بود که مجسمه شبیه به عموی او، اسکار، است.
2. اهمیت و تأثیرگذاری :
- اعتبار هنری : دریافت جایزه اسکار به عنوان بزرگترین افتخار در صنعت سینما محسوب می شود و اعتبار زیادی به برندگان می بخشد.
- تأثیر تجاری : برنده شدن یا حتی نامزد شدن برای اسکار می تواند تأثیر قابل توجهی بر فروش بلیط فیلم ها و درآمدهای ناشی از آنها داشته باشد.
دسته بندی های جوایز اسکار
جوایز اسکار در دسته بندی های متعددی اهدا می شود که مهمترین آنها عبارتند از:
1. بهترین فیلم (Best Picture) :
- معتبرترین جایزه اسکار که به تهیه کنندگان بهترین فیلم سال اهدا می شود.
2. بهترین کارگردان (Best Director) :
- به کارگردانی که بهترین کارگردانی فیلم را انجام داده باشد تعلق می گیرد.
3. بهترین بازیگر مرد (Best Actor) :
- به بازیگر مردی که بهترین نقش آفرینی را داشته باشد اهدا می شود.
4. بهترین بازیگر زن (Best Actress) :
- به بازیگر زنی که بهترین نقش آفرینی را داشته باشد تعلق می گیرد.
5. بهترین بازیگر مرد نقش مکمل (Best Supporting Actor) :
- به بازیگر مردی که بهترین نقش مکمل را ایفا کرده باشد اهدا می شود.
6. بهترین بازیگر زن نقش مکمل (Best Supporting Actress) :
- به بازیگر زنی که بهترین نقش مکمل را ایفا کرده باشد تعلق می گیرد.
7. بهترین فیلمنامه اورجینال (Best Original Screenplay) :
- به نویسنده ای که بهترین فیلمنامه اورجینال را نوشته باشد اهدا می شود.
8. بهترین فیلمنامه اقتباسی (Best Adapted Screenplay) :
- به نویسنده ای که بهترین فیلمنامه اقتباسی را نوشته باشد تعلق می گیرد.
مجسمه اسکار
- طراحی و ساخت :
- مجسمه اسکار که یک شوالیه را با شمشیری در دست نشان می دهد، توسط سدریک گیبونز طراحی و توسط جورج استنلی مجسمه ساز ساخته شده است.
- این مجسمه از فلز بریتانیا ساخته شده و با طلا آبکاری شده است.
مراسم اسکار
- محل برگزاری :
- مراسم اسکار معمولاً در تئاتر دالبی (Dolby Theatre) در هالیوود، لس آنجلس برگزار می شود.
- پخش تلویزیونی :
- این مراسم به صورت زنده از طریق تلویزیون پخش می شود و میلیون ها نفر در سراسر جهان آن را تماشا می کنند.
جوایز اسکار نه تنها به عنوان یک افتخار بزرگ برای برندگان آن محسوب می شود، بلکه نقش مهمی در شکل دهی به صنعت سینما و تعیین استانداردهای آن دارد. این جوایز هنرمندان و فیلمسازان را تشویق می کنند تا بهترین کارهای خود را ارائه دهند و به این ترتیب به ارتقای کیفیت و تنوع سینما کمک می کنند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از امکان
تصویر امکان
ممکن بودن، میسر بودن، قدرت، توانایی، برای مثال کنونت که امکان گفتار هست / بگوی ای برادر به لطف و خوشی (سعدی - ۵۳)، فرصت، در فلسفه مقابل وجوب، چیزی که وجود یا عدم آن ضروری نباشد یعنی بود و نبودش یکسان باشد مانند انسان، حیوان، نبات و جماد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امطار
تصویر امطار
مطرها، باران ها، جمع واژۀ مطر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امطار
تصویر امطار
باراندن، بارانیدن، فروباریدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
یاد کسی آوردن، یادآوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امرار
تصویر امرار
گذرانیدن کسی از جایی یا گذراندن وقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کامکار
تصویر کامکار
کامروا، کامران، موفق، خوشبخت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوکار
تصویر اوکار
وکرها، آشیانۀ پرنده ها، جمع واژۀ وکر
فرهنگ فارسی عمید
آنکه بی تجربه و بی وقوف است، چون: ای خامکار نابخردی تا چند؟، آنکه کارش ساخته نشود و ناتمام بماند، (آنندراج)، بی هنر، ناتجربه کار، (آنندراج)، کارناآزموده، بی وقوف، بی تجربه، (ناظم الاطباء)، نعت است مر کسی را که بی وقوف و بی تجربه باشد:
ز جوشیدن زنگی خامکار
بجوشید خون در دل شهریار،
نظامی (از آنندراج)،
نه چون من خامکاری که مستی کند
بخامه زدن خام دستی کند،
نظامی
لغت نامه دهخدا
کامگار، رجوع به کامگار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از امشار
تصویر امشار
شاخه برآوردن، آماسیدن، جوانه زدن، دمیدن: جون سبزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایکار
تصویر ایکار
پر کردن خنور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکار
تصویر انکار
ناشناختن، جاهل بودن بچیزی، نپذیرفتن، منکر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امطار
تصویر امطار
بارانیدن، باریدن
فرهنگ لغت هوشیار
سپری شدن توشه، کم شدن مو، کم گیاه شدن زمین، بی توشگی، تنگدست شدن، کم شدن پر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امکال
تصویر امکال
ترکی زنخدان
فرهنگ لغت هوشیار
پابرجا کردن، جای دادن، قادر گردانیدن بر چیزی، قدرت دادن، قابلیت وجود و عدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امرار
تصویر امرار
گذرانیدن وقت، گذراندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امصار
تصویر امصار
کم شدن شیر چون کم شدن شیر جمع مصر شهرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امهار
تصویر امهار
کابین کردن، مهر زن را دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امّار
تصویر امّار
بسیار امرکننده، اغرا کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکار
تصویر اسکار
کسی را مست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
دعاها، وردها، ج ذکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامکار
تصویر کامکار
کامروا کامران، سعید سعادتمند خوشبخت: (در چرند اب تبریز بشرف سجده شهریار کامکار کامیاب مشرف شدند)، موفق، عشرت طلب عیاش، جانور شکاری (سباع و طیور)، مطبوع ذایقه: (شیرینیها گوناگون و شیراز های نظیف و ریچار های لطیف و کامه ای کامکار. ) (ترجمه محاسن اصفهان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خامکار
تصویر خامکار
بی تجربه، کار ناآزموده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افکار
تصویر افکار
جمع فکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامکار
تصویر کامکار
کامروا، کامران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امکان
تصویر امکان
توانایی، شایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انکار
تصویر انکار
ورسوریدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افکار
تصویر افکار
اندیش هها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابکار
تصویر ابکار
دوشیزگان، شتابیدن، نابسودگان
فرهنگ واژه فارسی سره
دولتمند، سعید، سعادتمند، کام دیده، کامیاب، موفق
متضاد: نامراد
فرهنگ واژه مترادف متضاد