جمع ظل، سایه ها سایه افکندن، سایه دارشدن، درسایه خود گرفتن پناه دادن جمع ظل سایه ها. سایه کردن سایه افکندن سایه و روشن درخت و مانند آن، نزدیک آمدن، سایه ها
جمع ظل، سایه ها سایه افکندن، سایه دارشدن، درسایه خود گرفتن پناه دادن جمع ظل سایه ها. سایه کردن سایه افکندن سایه و روشن درخت و مانند آن، نزدیک آمدن، سایه ها
آشوب بر هم زدن کار شکنی زیانگری در تازی با آرش (معنی) بردن و ربودن نیز آمده اخلال طلب اخلال جوی اخلال گر خلل آوردن، خلل و رخنه کردن، خلل رسانیدن، زیان رسانیدن
آشوب بر هم زدن کار شکنی زیانگری در تازی با آرش (معنی) بردن و ربودن نیز آمده اخلال طلب اخلال جوی اخلال گر خلل آوردن، خلل و رخنه کردن، خلل رسانیدن، زیان رسانیدن