جدول جو
جدول جو

معنی امتنان - جستجوی لغت در جدول جو

امتنان
سپاسگزار بودن، سپاس داشتن
تصویری از امتنان
تصویر امتنان
فرهنگ فارسی عمید
امتنان
(اِدْ دِ)
نعمت دادن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (آنندراج) : برعقیلۀ گرم و امتنان بمجاسرت بایستاد. (ترجمه تاریخ یمینی) ، افزونتر، گزیده تر. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). برتر، بهتر. (فرهنگ فارسی معین) ، فاضلتر. (از اقرب الموارد) (فرهنگ فارسی معین). ج، اماثل، به شده از بیماری، نزدیکتر به نیکویی، ماننده تر به اهل حق، داناتر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
- الامثل فالامثل، شریفتر پس شریفتر. رجوع به الامثل فالامثل در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا
امتنان
منت گذاشتن
تصویری از امتنان
تصویر امتنان
فرهنگ لغت هوشیار
امتنان
((اِ تِ))
سپاس داشتن، منت نهادن، نعمت دادن
تصویری از امتنان
تصویر امتنان
فرهنگ فارسی معین
امتنان
سپاسگذاری
تصویری از امتنان
تصویر امتنان
فرهنگ واژه فارسی سره
امتنان
تشکر، تقدیر، سپاس، سپاسداری، شکر، منت، منت پذیری
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از امتناع
تصویر امتناع
بازایستادن، خودداری کردن، خودداری از پذیرفتن امری یا انجام دادن کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امتحان
تصویر امتحان
آزمون، آزمایش، سؤال کردن از دیگری به صورت کتبی یا شفاهی به منظور سنجش اطلاعات او، آزمایش چیزی به منظور بررسی کارایی یا تناسب آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استنان
تصویر استنان
راه خواهی
فرهنگ فارسی عمید
در بدیع آن است که شاعر در ضمن شعر چند مضمون مختلف مانند تهنیت و تعزیت یا مدح و هجا بیاورد، سخن گوناگون آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجتنان
تصویر اجتنان
پوشیده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استنان
تصویر استنان
برجستن اسپ توسنی کردن، نمایانی و ناپدیدی کتیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتنان
تصویر اعتنان
پیش گرفتن، پیش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتنان
تصویر افتنان
گونه گون آوردن دلنشین گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتنان
تصویر اکتنان
پوشیده شدن، فروپوشیدن، سپید گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتهان
تصویر امتهان
بخشیدن، خوار داشت، ناتوانی، پرستاکی (خدمت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
خودداری کردن، باز داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتناح
تصویر امتناح
دهش گرفتن، روزی دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتحان
تصویر امتحان
بیازمودن، آزمودن، آزمون، تجربه، آزمایش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتحان
تصویر امتحان
((اِ تِ))
آزمودن، آزمایش، تجربه، جمع امتحانات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
((اِ تِ))
پرهیز کردن، سر باز زدن، خودداری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امتحان
تصویر امتحان
آزمون، آزمایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
خودداری، پرهیز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
Abstention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
abstention
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
воздержание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
Enthaltung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
утримання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
wstrzymanie się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
弃权
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
abstenção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
astensione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
abstención
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
onthouding
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از امتناع
تصویر امتناع
การงดออกเสียง
دیکشنری فارسی به تایلندی