جدول جو
جدول جو

معنی امتراق - جستجوی لغت در جدول جو

امتراق
(اِ)
شتاب گذشتن تیر از نشانه. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). بشتاب گذشتن تیر. (از متن اللغه). بشتاب بیرون رفتن. گویند: امترق من البیت، آنگاه که بشتاب بیرون رود. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از احتراق
تصویر احتراق
آتش گرفتن، سوختن، در علم نجوم نهان شدن یکی از سیارات زحل، مشتری، مریخ، زهره و عطارد در زیر شعاع خورشید یا مقارنۀ خورشید با یکی از آن پنج سیاره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افتراق
تصویر افتراق
از یکدیگر جدا شدن، جدایی، پراکنده شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اختراق
تصویر اختراق
دریده شدن، پاره شدن، گذشتن و رفتن، از غلاف درآمدن شمشیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استراق
تصویر استراق
دزدیدن، کار دیگری را به خود نسبت دادن
استراق سمع: پنهانی گوش دادن به سخن دیگران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افتراق
تصویر افتراق
از یکدیگر جدا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
کوماج ساختن کوماج پختن کوماج یا کماج گونه ای از نان است، به دین در آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتشاق
تصویر امتشاق
ربودن، بریدن، دوشیدن، شمشیر بر کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختراق
تصویر اختراق
پاره شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتراس
تصویر امتراس
ستیزیدن، خود راخاراندن خود خاریدن، سوده شدن سودگی ساییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتذاق
تصویر امتذاق
آب در شیر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتحاق
تصویر امتحاق
سوخته شدن، پاک شدن، کاهیدن
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی بارافکنی ترکی ماندن اقامت توقف (در سفر)، محل اقامت محل استراحت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استراق
تصویر استراق
دزدیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
آتش گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتراط
تصویر امتراط
گرد آوردن ربودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتراق
تصویر افتراق
((اِ تِ))
از یکدیگر جدا شدن، فرق گذاشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
((اِ تِ))
سوختن، آتش گرفتن، محو شدن یکی از پنج سیاره «زحل، مشتری، مریخ، زهره، عطارد» در زیر شعاع خورشید، یا مقارنه خورشید با یکی از آن ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استراق
تصویر استراق
((اِ تِ))
دزدیدن، دزدیده کاری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
آتش سوزی، آتش گرفتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
Combustion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
combustion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
combustión
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
दहन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
pembakaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
การเผาไหม้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
verbranding
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
combustão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
combustione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
燃烧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
spalanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
горіння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
Verbrennung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
горение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
בעירה
دیکشنری فارسی به عبری