دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل واقع در 2 هزارگزی شمال خاوری بنجار و 2 هزارگزی راه مالرو ده دوست محمد به زابل. در جلگه واقع شده و هوایش گرم معتدل است و 833 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین میشود. محصولش غلات و صیفی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی قالیچه و گلیم و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، سپردن مرده بطور موقت بگوری تا سپس بجای دیگر نقل کنند
دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل واقع در 2 هزارگزی شمال خاوری بُنجار و 2 هزارگزی راه مالرو ده دوست محمد به زابل. در جلگه واقع شده و هوایش گرم معتدل است و 833 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین میشود. محصولش غلات و صیفی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی قالیچه و گلیم و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، سپردن مرده بطور موقت بگوری تا سپس بجای دیگر نقل کنند
نام عموم فرقه هایی که بنص جلی علی بن ابی طالب را جانشین پیغمبر اسلام دانند و معتقدند که امامت در فرزندان علی باقی است و دنیا هیچگاه از امام خالی نیست و منتظرند که یکی از علویان در آخر الزمان ظهور و خروج کند و دنیا را پر از عدل و داد و قسط کند. در مقابل اینان اهل سنت و جماعت پس از پیغمبر امر خلافت را بشورای مسلمانان و تصویب آنان منوط میدانند، و شرح این اجمال آن است که چون بعد از رحلت پیغمبر اسلام خبر انتخاب ابوبکر بخلافت منتشر شد عده ای با این امر از در مخالفت درآمدند زیرا علی بن ابی طالب رابیشتر شایستۀ این مقام میدانستند از جملۀ این معترضان نخست علی بن ابی طالب و جماعتی از صحابه مانند عماربن یاسر و اباذر غفاری و سلمان فارسی و جابر بن عبداﷲ و عباس بن عبدالمطلب و جز آن بودند و بدینسان بلافاصله پس از رحلت پیغمبر اسلام دستۀ کوچکی از سایر مسلمان جدا شدند و هستۀ ایجاد یک فرقۀ بزرگ از مسلمانان گردیدند. این فرقه در مفهوم وسیع خود شیعه و در مفهوم محدودتری امامیه نامیده میشود. ظهور این فرقه با همین اعتراض ساده شروع شد ولی بتدریج در تعلیمات این فرقه توسعه حاصل گشت و آنگاه این اعتقاد بوجود آمد که امر امامت در صلاحیت عامه نیست یعنی عامه حق تعیین امام و جانشین ندارند بلکه این موضوع مانند نبوت امر الهی و رکن دین است و بهمین سبب هم پیغمبر نسبت به آن غفلت نمی ورزید و حتی باید گفت تعیین امام از باب حفظ مصالح امت بر او واجب بود و او هرگز چنین امرخطیری را به امت تفویض نمیکرد. کسی که پیغمبر میبایست بجانشینی خود برمی گزید لازم بود که معصوم از گناهان صغیره و کبیره و از خاندان رسالت باشد و چنین کسی علی بن ابی طالب است. امامیه در اثبات این مطالب نصوصی دارند که اغلب اهل سنت آنها را نمی پذیرند. امامیه می گویند علی وصی پیغمبر و امام بتعیین و نص است و این امر یعنی تعیین و نص شرط اصلی امامت میباشد چنانکه سایر ائمه نیز هریک جانشین خود را بصراحت تعیین کردند. جانشینان علی (ع) یعنی باقی ائمه نیز معصوم هستندو خطا بر آنان جایز نیست. عقیدۀ امامیه در باب امامت اگرچه پس از علی بن ابی طالب و فرزندش امام حسن هیچگاه صورت خارجی نیافت و هیچکس از ائمه بخلافت نرسیدندو همه یا بدست مخالفان کشته شدند و یا در حبس و قیدستمکارانۀ خلفای عهد مردند لیکن بمناسبت استواری مبانی اخلاقی و اتکاء آنان بر مظلومیت خاندان پیغمبر وتذکر سرگذشتهای جانگداز هریک که بظلم و ستم کشته شده و یا مورد شکنجه و عذاب فرمانروایان روزگار خویش قرار گرفته بودند گروه بسیاری و بویژه ایرانیان بتشیعگرویدند و دلایل آنان محکم و برای مردم باانصاف و حقیقت بین انکارناپذیر بود. فرقۀ امامیه در ابتداء یعنی پیش از ظهور علم کلام مانند سایر فرقه های اسلامی آن زمان در اصول و فروع بکلام اﷲ و سنت نبوی استناد میکردند و در این مورد فرق ایشان با سایر فرقه های اسلامی در این بود که امامیه در تفسیر و تأویل آیات قرآنی وسنتهای پیغمبر همیشه به امامان خود مراجعه میکردند و بیانات ائمه که حکم دستور دینی داشت مشکلات آیات و سنن را حل میکرد. فرقه ای از امامیه که به اثناعشری مشهورند پس از علی بن ابی طالب فرزندان او حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن حسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و سرانجام محمد بن حسن را یکی پس از دیگری امام میدانند. فرقۀ دیگری پس از جعفر بن محمد (امام جعفر صادق) بجای موسی بن جعفر فرزند دیگر امام جعفر صادق، اسماعیل را که در زمان حیات پدرش درگذشت امام میدانند و جمعی از اسماعیلیه او را زنده و قائم منتظر میدانند و میگویند خبر فوت او از جانب امام جعفر صادق بنا بمصلحتی بوده است. همچنین امامیۀ اثناعشری امام دوازدهم یعنی محمد بن حسن عسکری را زنده و قایم منتظر میدانند و معتقدند که یکی از نشانه های ظهور وی آن است که جهان را جور و ستم فرا خواهد گرفت و او ظاهر خواهد شد و دنیا را پر از عدل و قسط خواهد کرد. فرقه های امامیه را تا قرن چهارم (زمان مسعودی صاحب مروج الذهب) سی و سه فرقه تعداد کرده بوده اند و فرقه های شیعه را در همان روزگار هفتاد و سه فرقه نوشته اند. درالفرق بین الفرق امامیه پانزده فرقه قلمداد شده است به این ترتیب: کاملیه، محمدیه، باقریه، ناووسیه، شمیطیه، عماریه، اسماعیلیه، مبارکیه، موسویه، قطعیه، اثنا عشریه، هشامیه، زراریه، یونسیه، شیطانیه. شهرستانی ناورسیه، افطعیه، شمیطیه، موسویه، اسماعیلیه و اثناعشریه را در ذیل عنوان باقریه و جعفریه آورده است. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ذیل امامیه و الملل و النحل شهرستانی متن عربی ج 1 ص 265 و ترجمه فارسی ص 173و ضمیمۀ آخر کتاب و تاریخ ادبیات دکتر صفا، چ 1 ج 1 ص 42 و خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال صص 67-68 و فصل پانزدهم آخر کتاب و تاریخ مذاهب اسلام ترجمه الفرق بین الفرق چ تبریز ص 18 و 45). و رجوع به مقالات الاسلامیین و اختلاف المضلین تألیف ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری، و اختیار معرفه اخبار الرجال تألیف ابوعمروکشی و الفصل فی الملل و الاهواء و النحل تألیف ابن حزم ظاهری و تبصره العوام فی مقالات الانام تألیف مرتضی بن داعی حسینی و بیان الادیان تألیف ابوالمعالی محمد بن عبیداﷲ و تاریخ الفرق الاسلامیه و نشاءه الکلام عندالمسلمین تألیف علی مصطفی الفرابی و ترجمه فارسی مقدمۀ ابن خلدون و الفرق بین الفرق و ترجمه فارسی آن و نیز یکایک نامهای فرقه ها در این لغت نامه شود، قسمی از خط عربی. رجوع به فهرست ابن الندیم ص 13 شود
نام عموم فرقه هایی که بنص جلی علی بن ابی طالب را جانشین پیغمبر اسلام دانند و معتقدند که امامت در فرزندان علی باقی است و دنیا هیچگاه از امام خالی نیست و منتظرند که یکی از علویان در آخر الزمان ظهور و خروج کند و دنیا را پر از عدل و داد و قسط کند. در مقابل اینان اهل سنت و جماعت پس از پیغمبر امر خلافت را بشورای مسلمانان و تصویب آنان منوط میدانند، و شرح این اجمال آن است که چون بعد از رحلت پیغمبر اسلام خبر انتخاب ابوبکر بخلافت منتشر شد عده ای با این امر از در مخالفت درآمدند زیرا علی بن ابی طالب رابیشتر شایستۀ این مقام میدانستند از جملۀ این معترضان نخست علی بن ابی طالب و جماعتی از صحابه مانند عماربن یاسر و اباذر غفاری و سلمان فارسی و جابر بن عبداﷲ و عباس بن عبدالمطلب و جز آن بودند و بدینسان بلافاصله پس از رحلت پیغمبر اسلام دستۀ کوچکی از سایر مسلمان جدا شدند و هستۀ ایجاد یک فرقۀ بزرگ از مسلمانان گردیدند. این فرقه در مفهوم وسیع خود شیعه و در مفهوم محدودتری امامیه نامیده میشود. ظهور این فرقه با همین اعتراض ساده شروع شد ولی بتدریج در تعلیمات این فرقه توسعه حاصل گشت و آنگاه این اعتقاد بوجود آمد که امر امامت در صلاحیت عامه نیست یعنی عامه حق تعیین امام و جانشین ندارند بلکه این موضوع مانند نبوت امر الهی و رکن دین است و بهمین سبب هم پیغمبر نسبت به آن غفلت نمی ورزید و حتی باید گفت تعیین امام از باب حفظ مصالح امت بر او واجب بود و او هرگز چنین امرخطیری را به امت تفویض نمیکرد. کسی که پیغمبر میبایست بجانشینی خود برمی گزید لازم بود که معصوم از گناهان صغیره و کبیره و از خاندان رسالت باشد و چنین کسی علی بن ابی طالب است. امامیه در اثبات این مطالب نصوصی دارند که اغلب اهل سنت آنها را نمی پذیرند. امامیه می گویند علی وصی پیغمبر و امام بتعیین و نص است و این امر یعنی تعیین و نص شرط اصلی امامت میباشد چنانکه سایر ائمه نیز هریک جانشین خود را بصراحت تعیین کردند. جانشینان علی (ع) یعنی باقی ائمه نیز معصوم هستندو خطا بر آنان جایز نیست. عقیدۀ امامیه در باب امامت اگرچه پس از علی بن ابی طالب و فرزندش امام حسن هیچگاه صورت خارجی نیافت و هیچکس از ائمه بخلافت نرسیدندو همه یا بدست مخالفان کشته شدند و یا در حبس و قیدستمکارانۀ خلفای عهد مردند لیکن بمناسبت استواری مبانی اخلاقی و اتکاء آنان بر مظلومیت خاندان پیغمبر وتذکر سرگذشتهای جانگداز هریک که بظلم و ستم کشته شده و یا مورد شکنجه و عذاب فرمانروایان روزگار خویش قرار گرفته بودند گروه بسیاری و بویژه ایرانیان بتشیعگرویدند و دلایل آنان محکم و برای مردم باانصاف و حقیقت بین انکارناپذیر بود. فرقۀ امامیه در ابتداء یعنی پیش از ظهور علم کلام مانند سایر فرقه های اسلامی آن زمان در اصول و فروع بکلام اﷲ و سنت نبوی استناد میکردند و در این مورد فرق ایشان با سایر فرقه های اسلامی در این بود که امامیه در تفسیر و تأویل آیات قرآنی وسنتهای پیغمبر همیشه به امامان خود مراجعه میکردند و بیانات ائمه که حکم دستور دینی داشت مشکلات آیات و سنن را حل میکرد. فرقه ای از امامیه که به اثناعشری مشهورند پس از علی بن ابی طالب فرزندان او حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن حسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و سرانجام محمد بن حسن را یکی پس از دیگری امام میدانند. فرقۀ دیگری پس از جعفر بن محمد (امام جعفر صادق) بجای موسی بن جعفر فرزند دیگر امام جعفر صادق، اسماعیل را که در زمان حیات پدرش درگذشت امام میدانند و جمعی از اسماعیلیه او را زنده و قائم منتظر میدانند و میگویند خبر فوت او از جانب امام جعفر صادق بنا بمصلحتی بوده است. همچنین امامیۀ اثناعشری امام دوازدهم یعنی محمد بن حسن عسکری را زنده و قایم منتظر میدانند و معتقدند که یکی از نشانه های ظهور وی آن است که جهان را جور و ستم فرا خواهد گرفت و او ظاهر خواهد شد و دنیا را پر از عدل و قسط خواهد کرد. فرقه های امامیه را تا قرن چهارم (زمان مسعودی صاحب مروج الذهب) سی و سه فرقه تعداد کرده بوده اند و فرقه های شیعه را در همان روزگار هفتاد و سه فرقه نوشته اند. درالفرق بین الفرق امامیه پانزده فرقه قلمداد شده است به این ترتیب: کاملیه، محمدیه، باقریه، ناووسیه، شمیطیه، عماریه، اسماعیلیه، مبارکیه، موسویه، قطعیه، اثنا عشریه، هشامیه، زراریه، یونسیه، شیطانیه. شهرستانی ناورسیه، افطعیه، شمیطیه، موسویه، اسماعیلیه و اثناعشریه را در ذیل عنوان باقریه و جعفریه آورده است. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ذیل امامیه و الملل و النحل شهرستانی متن عربی ج 1 ص 265 و ترجمه فارسی ص 173و ضمیمۀ آخر کتاب و تاریخ ادبیات دکتر صفا، چ 1 ج 1 ص 42 و خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال صص 67-68 و فصل پانزدهم آخر کتاب و تاریخ مذاهب اسلام ترجمه الفرق بین الفرق چ تبریز ص 18 و 45). و رجوع به مقالات الاسلامیین و اختلاف المضلین تألیف ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری، و اختیار معرفه اخبار الرجال تألیف ابوعمروکشی و الفصل فی الملل و الاهواء و النحل تألیف ابن حزم ظاهری و تبصره العوام فی مقالات الانام تألیف مرتضی بن داعی حسینی و بیان الادیان تألیف ابوالمعالی محمد بن عبیداﷲ و تاریخ الفرق الاسلامیه و نشاءه الکلام عندالمسلمین تألیف علی مصطفی الفرابی و ترجمه فارسی مقدمۀ ابن خلدون و الفرق بین الفرق و ترجمه فارسی آن و نیز یکایک نامهای فرقه ها در این لغت نامه شود، قسمی از خط عربی. رجوع به فهرست ابن الندیم ص 13 شود
نام عموم فرقه هایی که به نص جلی علی بن ابیطالب (ع) را جانشین پیغمبر اسلام دانند و معتقدند که امامت در فرزندان علی (ع) باقی است و دنیا هیچوقت از امام خالی نیست و منتظرند که یکی از علویان در آخرالزمان ظهور کند و دنیا را پر از عدل و داد نماید
نام عموم فرقه هایی که به نص جلی علی بن ابیطالب (ع) را جانشین پیغمبر اسلام دانند و معتقدند که امامت در فرزندان علی (ع) باقی است و دنیا هیچوقت از امام خالی نیست و منتظرند که یکی از علویان در آخرالزمان ظهور کند و دنیا را پر از عدل و داد نماید
گروهی از معتزله، پیروان ثمامه بن اشرس نمیری و معاصر هارون و مامون، خلفای عباسی، که معتقد بودند مشرکان و زندیقان مانند بهایم خاک می شوند، نه به بهشت می روند و نه به دوزخ
گروهی از معتزله، پیروان ثمامه بن اشرس نمیری و معاصر هارون و مامون، خلفای عباسی، که معتقد بودند مشرکان و زندیقان مانند بهایم خاک می شوند، نه به بهشت می روند و نه به دوزخ
دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبۀ شهرستان مشهد، واقع در 6 هزارگزی شمال خاوری طرقبه در سر راه طرقبه به شاندیز. در دامنه واقع شده و هوایش معتدل است و 203 تن سکنه دارد و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان شاندیز بخش طُرقِبۀ شهرستان مشهد، واقع در 6 هزارگزی شمال خاوری طرقبه در سر راه طرقبه به شاندیز. در دامنه واقع شده و هوایش معتدل است و 203 تن سکنه دارد و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 12 هزارگزی خاور نیشابور. در جلگه واقع شده و هوایش معتدل است. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است. مزرعۀ فرخ خان جزء همین ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 12 هزارگزی خاور نیشابور. در جلگه واقع شده و هوایش معتدل است. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است. مزرعۀ فرخ خان جزء همین ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
بافراوف، دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران که در 8 هزارگزی مرکز بخش بر کنار راه شوسۀ قم در جلگه واقع است. ناحیه ای است سردسیر و دارای 20تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول عمده آن غلات و صیفی و چغندر قند و شغل مردمش زراعت و راهش ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
بافراوف، دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران که در 8 هزارگزی مرکز بخش بر کنار راه شوسۀ قم در جلگه واقع است. ناحیه ای است سردسیر و دارای 20تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول عمده آن غلات و صیفی و چغندر قند و شغل مردمش زراعت و راهش ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دختر حمزه بن عبدالمطلب بود. صاحب الاصابه از کتاب المحبر ابوجعفر بن حبیب نویسد: هنگامی که رسول اکرم از عمرۀ قضا برمیگشت، امامه پیش آمد و از گور پدرش پرسیدن گرفت. چون این خبر به حسان بن ثابت رسید ابیات زیر را سرود: تسائل عن قرم هجان سمیدع لدی الناس مغوار الصباح جسور فقلت لها ان الشهاده راحه و رضوان رب ما اقام غفور دعاه اله الخلق ذوالعرش دعوه الی جنه فیها رضا و سرور. اسم او را عماره نیز گفته اند. (الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص 13)
دختر حمزه بن عبدالمطلب بود. صاحب الاصابه از کتاب المحبر ابوجعفر بن حبیب نویسد: هنگامی که رسول اکرم از عمرۀ قضا برمیگشت، امامه پیش آمد و از گور پدرش پرسیدن گرفت. چون این خبر به حسان بن ثابت رسید ابیات زیر را سرود: تسائل عن قرم هجان سمیدع لدی الناس مغوار الصباح جسور فقلت لها ان الشهاده راحه و رضوان رب ما اقام غفور دعاه اله الخلق ذوالعرش دعوه الی جنه فیها رضا و سرور. اسم او را عماره نیز گفته اند. (الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص 13)
امامی کردن. (مصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). پیش روی، گویند: هذا ایم ﱡ منه امامه و هذا اوم ﱡ منه امامه، این بهتر است از آن برای امامت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه). پیشوایی کردن. (آنندراج). ریاست عامه. (از اقرب الموارد). رجوع به امامت شود.
امامی کردن. (مصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). پیش روی، گویند: هذا اَیَم ﱡ منه امامه و هذا اَوَم ﱡ منه امامه، این بهتر است از آن برای امامت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه). پیشوایی کردن. (آنندراج). ریاست عامه. (از اقرب الموارد). رجوع به امامت شود.
از دانشمندان مقدم بر عهد نظامی عروضی صاحب چهارمقاله بود. عروضی در کیفیت دبیر کامل گوید: پس عادت باید کرد بخواندن کلام رب العزه... و مطالعۀ کتب سلف چون ترسل صاحب و صابی و قابوس و الفاظ حمادی و امامی... (چهارمقاله چ معین چ 3 ص 22). مؤلف لغت نامه در یادداشتهای خود و دکتر معین از علامه محمد قزوینی (تعلیقات چهارمقاله ص 20) نوشته اند معلوم نشد امامی کیست ؟
از دانشمندان مقدم بر عهد نظامی عروضی صاحب چهارمقاله بود. عروضی در کیفیت دبیر کامل گوید: پس عادت باید کرد بخواندن کلام رب العزه... و مطالعۀ کتب سلف چون ترسل صاحب و صابی و قابوس و الفاظ حمادی و امامی... (چهارمقاله چ معین چ 3 ص 22). مؤلف لغت نامه در یادداشتهای خود و دکتر معین از علامه محمد قزوینی (تعلیقات چهارمقاله ص 20) نوشته اند معلوم نشد امامی کیست ؟
دهی است از دهستان اندیکا از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز واقع در پانزده هزارگزی خاور قلعۀ زراس. در جلگه واقع شده و هوایش معتدل است و 230 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان اندیکا از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز واقع در پانزده هزارگزی خاور قلعۀ زراس. در جلگه واقع شده و هوایش معتدل است و 230 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
شهری بین واسط و خوزستان و از اعمال واسط است و نهری دارد که منشعب از دجله می باشد. منسوب به همام الدوله بن مزید است. (معجم البلدان). شهری است به واسط همام الدوله منصور دبیس را. (منتهی الارب)
شهری بین واسط و خوزستان و از اعمال واسط است و نهری دارد که منشعب از دجله می باشد. منسوب به همام الدوله بن مزید است. (معجم البلدان). شهری است به واسط همام الدوله منصور دبیس را. (منتهی الارب)
صنفی از فرقۀ غالیه که گمان برند خدای تعالی بر زمین نزول کند بهر بهار در ابری. (مفاتیح العلوم ص 22). در خاندان نوبختی (ص 260) آمده: غمامیه از غلاه که میگفتند خدا در هر بهاری بشکل ابر (غمام) بزمین فرودمی آید و دنیا را دور میزند و گویا این فرقه از فروع سبائیه بوده اند، چه ایشان علی بن ابیطالب را خدا و در ابر مقیم میدانستند، و میگفتند که رعد صورت و برق شلاق اوست، و هر وقت بیاد علی می افتادند بر ابر صلوات میفرستادند - انتهی
صنفی از فرقۀ غالیه که گمان برند خدای تعالی بر زمین نزول کند بهر بهار در ابری. (مفاتیح العلوم ص 22). در خاندان نوبختی (ص 260) آمده: غمامیه از غلاه که میگفتند خدا در هر بهاری بشکل ابر (غمام) بزمین فرودمی آید و دنیا را دور میزند و گویا این فرقه از فروع سبائیه بوده اند، چه ایشان علی بن ابیطالب را خدا و در ابر مقیم میدانستند، و میگفتند که رعد صورت و برق شلاق اوست، و هر وقت بیاد علی می افتادند بر ابر صلوات میفرستادند - انتهی
یا آپامیا. نام قدیمی قصبات زیر است: قرنه، قره حصار، صاحب، مداینه. (از قاموس الاعلام ترکی). مؤلف ذیل معجم البلدان آرد: بستانی گوید: افامیه نام چندین شهر قدیمی است از آن جمله: 1- شهری در سرزمین آشور که گویند در ملتقای دجله و فرات قرار داشته است. 2- شهری در بین النهرین در سمت چپ رود خانه فرات که در جای آن شهری بنام ’روم قلعه’ قرار دارد. 3- شهری در سوریه در کرانۀ شرقی رود خانه عاصی بطرف جنوبی انطاکیه. 4- شهری در بیتلیا که رومی ها در سال 75 قبل از میلاد آنرا متصرف شدند و نام فعلی آن مداینه است. 5- شهری واقع در ملتقای رودخانه های مرسیاس و مایندر. این شهر در زمان قدیم از بزرگترین شهرهای تجاری آسیای صغیر بوده و نام فعلی آن افیون قره حصار است. (از ذیل معجم البلدان)
یا آپامیا. نام قدیمی قصبات زیر است: قرنه، قره حصار، صاحب، مداینه. (از قاموس الاعلام ترکی). مؤلف ذیل معجم البلدان آرد: بستانی گوید: افامیه نام چندین شهر قدیمی است از آن جمله: 1- شهری در سرزمین آشور که گویند در ملتقای دجله و فرات قرار داشته است. 2- شهری در بین النهرین در سمت چپ رود خانه فرات که در جای آن شهری بنام ’روم قلعه’ قرار دارد. 3- شهری در سوریه در کرانۀ شرقی رود خانه عاصی بطرف جنوبی انطاکیه. 4- شهری در بیتلیا که رومی ها در سال 75 قبل از میلاد آنرا متصرف شدند و نام فعلی آن مداینه است. 5- شهری واقع در ملتقای رودخانه های مرسیاس و مایندر. این شهر در زمان قدیم از بزرگترین شهرهای تجاری آسیای صغیر بوده و نام فعلی آن افیون قره حصار است. (از ذیل معجم البلدان)
گروهی از معتزله از اتباع ثمامه بن اشرس نمیری. و آنان گویند که افعال عباد را فاعلی نیست و افعال بخودی خودتولید شوند، و معرفت زائیده نظر است. و نظر واجب است پیش از شرع. و یهود و نصارا و مجوس و زنادقه در جهان دیگر خاک شوند و نه به بهشت شوند و نه به دوزخ روند و کودکان و چهارپایان نیز در همین حکم باشند. و استطاعت، سلامت آلات بدن است از آفتها و پیشتر از فعل تواند بود و هر یک از کافران که آفرینندۀ خود را نشناسد معذور باشد. و معارف بتمامها ضروری است و آدمی را جز اراده فعلی نیست. و ماسوای آن حادثی است بلامحدث. و جهان و ایجاد آن فعلی است که از خدای تعالی طبعاًصادر شده بالایجاب. از این رو قائل بقدم این جهان میباشند. کذا فی شرح المواقف. (کشاف اصطلاحات الفنون)
گروهی از معتزله از اتباع ثمامه بن اشرس نمیری. و آنان گویند که افعال عباد را فاعلی نیست و افعال بخودی خودتولید شوند، و معرفت زائیده نظر است. و نظر واجب است پیش از شرع. و یهود و نصارا و مجوس و زنادقه در جهان دیگر خاک شوند و نه به بهشت شوند و نه به دوزخ روند و کودکان و چهارپایان نیز در همین حکم باشند. و استطاعت، سلامت آلات بدن است از آفتها و پیشتر از فعل تواند بود و هر یک از کافران که آفرینندۀ خود را نشناسد معذور باشد. و معارف بتمامها ضروری است و آدمی را جز اراده فعلی نیست. و ماسوای آن حادثی است بلامحدث. و جهان و ایجاد آن فعلی است که از خدای تعالی طبعاًصادر شده بالایجاب. از این رو قائل بقدم این جهان میباشند. کذا فی شرح المواقف. (کشاف اصطلاحات الفنون)
بزبان هنگری: اگر، نام شهری است در ایالت هواش هنگری که در 130هزارگزی شمال شرقی بوداپست واقع شده و 20000 نفوس و یک دانشگاه و یک رصدخانه و یک کتابخانه و آبهای معدنی و شراب خوب دارد. این شهر در سال 960 هجری قمری از طرف عثمانیان محاصره و در سنۀ 977 هجری قمری فتح شده است. و پس از مصالحه نامۀ منعقدۀ 1015 هجری قمریگاهی از ممالک عثمانی معدود و گاهی بحکومت ((اردل)) ملحق میشد. مورخان، سلطان محمدخان ثالث را بمناسبت فتح همین سرزمین بلقب اگری فاتحی (= فاتح اگری) ملقب کرده اند. (قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به اقر شود جایی است در راه تهران به شمیران در جادۀ پهلوی. بتازگی در آنجا ساختمانها و باغ احداث شده است
بزبان هنگری: اِگر، نام شهری است در ایالت هواش هنگری که در 130هزارگزی شمال شرقی بوداپست واقع شده و 20000 نفوس و یک دانشگاه و یک رصدخانه و یک کتابخانه و آبهای معدنی و شراب خوب دارد. این شهر در سال 960 هجری قمری از طرف عثمانیان محاصره و در سنۀ 977 هجری قمری فتح شده است. و پس از مصالحه نامۀ منعقدۀ 1015 هجری قمریگاهی از ممالک عثمانی معدود و گاهی بحکومت ((اردل)) ملحق میشد. مورخان، سلطان محمدخان ثالث را بمناسبت فتح همین سرزمین بلقب اگری فاتحی (= فاتح اگری) ملقب کرده اند. (قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به اقر شود جایی است در راه تهران به شمیران در جادۀ پهلوی. بتازگی در آنجا ساختمانها و باغ احداث شده است
آمازی. اماصیه. شهر کوچکی است در آسیای صغیر در ولایت سیواس در درۀ رود یشیل ایرماق، واقع در 40 درجه و 50 دقیقۀ عرض و 33 درجه و 4 دقیقۀ طول جغرافیایی. در نزدیکی آن آثاری است از عهد یونانیان که بوسیلۀ سلطان علاءالدین سلجوقی ترمیم و تعمیر شده است. (از دائره المعارف بستانی ج 4). در حدود ده هزار خانه و جوامع و مساجد و تکایا و مدارس و مکاتب متعدد دارد و در سال 113 هجری قمری فتح شد. تجارت ابریشم و هوای آن مشهور است. (از لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 1 ص 155). حمدالله مستوفی نویسد: اماسیه شهر عظیمی است که سلطان علاءالدولۀ سلجوقی تجدید عمارت کرد و حاصلش از انواع میوه باشد و هوای خوش و نزه دارد. (از نزهه القلوب چ لیدن ص 95). ابن بطوطه مینویسد: این شهر بزرگ باغ و درخت فراوان دارد و در آنجا بوسیلۀ دولابهایی که بر کنار نهرها نصب کرده اند باغها و خانه ها را آبیاری میکنند و خیابانها و بازارهای وسیع دارد و در قلمرو پادشاه عراق است. (از سفرنامۀ ابن بطوطه ج 1 ص 189). و رجوع به آمازی شود
آمازی. اماصیه. شهر کوچکی است در آسیای صغیر در ولایت سیواس در درۀ رود یشیل ایرماق، واقع در 40 درجه و 50 دقیقۀ عرض و 33 درجه و 4 دقیقۀ طول جغرافیایی. در نزدیکی آن آثاری است از عهد یونانیان که بوسیلۀ سلطان علاءالدین سلجوقی ترمیم و تعمیر شده است. (از دائره المعارف بستانی ج 4). در حدود ده هزار خانه و جوامع و مساجد و تکایا و مدارس و مکاتب متعدد دارد و در سال 113 هجری قمری فتح شد. تجارت ابریشم و هوای آن مشهور است. (از لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 1 ص 155). حمدالله مستوفی نویسد: اماسیه شهر عظیمی است که سلطان علاءالدولۀ سلجوقی تجدید عمارت کرد و حاصلش از انواع میوه باشد و هوای خوش و نزه دارد. (از نزهه القلوب چ لیدن ص 95). ابن بطوطه مینویسد: این شهر بزرگ باغ و درخت فراوان دارد و در آنجا بوسیلۀ دولابهایی که بر کنار نهرها نصب کرده اند باغها و خانه ها را آبیاری میکنند و خیابانها و بازارهای وسیع دارد و در قلمرو پادشاه عراق است. (از سفرنامۀ ابن بطوطه ج 1 ص 189). و رجوع به آمازی شود
درختچه ای از تیره خلنگ ها که در زمینهای سخت میروید. در چین و آمریکای شمالی و قفقاز و هندوستان فراوان است و بعنوان گل زینتی در باغها نیز کاشته میشود. گلهایش سفید و یا قرمز است ازلیا اچالیه
درختچه ای از تیره خلنگ ها که در زمینهای سخت میروید. در چین و آمریکای شمالی و قفقاز و هندوستان فراوان است و بعنوان گل زینتی در باغها نیز کاشته میشود. گلهایش سفید و یا قرمز است ازلیا اچالیه