جدول جو
جدول جو

معنی الومین - جستجوی لغت در جدول جو

الومین
(اَ)
آلومین. اکسید دالومینیم. یکی از ترکیبات آلومینیم است که در طبیعت بصورت بلورین موجود است. نشانۀ آن در شیمی Al2o3 است و معمولاً آنرا از تصفیۀ بکسیت بدست می آورند، الومین حاصل گردیست سفید و زیر انگشتان نرم و در 2040 درجۀ حرارت ذوب می شود. الومین کمی دارای خاصیت قبض است و اغلب املاح آنرا بشکل گرد ضدعفونی و جاذب ترشحات مرضی و خشک کننده و التیام دهنده زخمها بکار میبرند. و رجوع به درمان شناسی ج 1 ص 456 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از الوهیت
تصویر الوهیت
صفت خدایی، مقام الهی، ذات باری تعالی، خدایی
فرهنگ فارسی عمید
اکسید آلومینیوم که در خاک وجود دارد و به حالت متبلور و به شکل های گوناگون چون لعل، یاقوت، زمرد و زبرجد نیز دیده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الامان
تصویر الامان
پناه، زینهار، کلمه ای که هنگام ترس و وحشت و احساس خطر برای پناه جویی و کمک خواستن به کار برده می شود، برای مثال به کمندی درم که ممکن نیست / رستگاری به الامان گفتن (سعدی۲ - ۵۳۶)
فرهنگ فارسی عمید
مادۀ روغنی زرد رنگ که یکی از مواد اصلی تشکیل دهندۀ روغن ها و چربی ها است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلبومین
تصویر آلبومین
پروتئین محلول در آب، به رنگ زرد که در سفیدۀ تخم مرغ، سرم خون، شیر و بسیاری از بافت های نباتی و حیوانی وجود دارد
فرهنگ فارسی عمید
(اَ رَ مَ)
رجوع به اصرمان شود
لغت نامه دهخدا
(اِشْ وِ)
دریاچۀ اشورین، نام دریاچه ایست در سرزمین مکلنبورگ از کشور آلمان که طول آن از شمال بجنوب به 23 هزار گز و عرض میانۀ آن از مشرق بمغرب به 4 هزار گز بالغ میگردد و بوسیلۀ کانالی با دریای بالتیک مربوط میشود و قصبۀ ویسمار در انتهای کانال دیده میشود
نام شهر مرکزی و دوک نشین بزرگ مکلن بورگ اشورین در کشور آلمان است که در ساحل غربی دریاچه ای بهمین نام، در 60 هزارگزی جنوب شرقی لوبک واقع است
لغت نامه دهخدا
(اَطْ وَ)
بصورت تثنیه، موضعی مستحکم و استوار به صنعاء. در روزگار سیف الاسلام طغتکین بن ایوب، مردی بنام عبدالله بن حزه زیادی بر این دژ مستولی گشت. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اَطْ وَ رَ)
به صیغۀ تثنیه، دو ضلعی که در زیر ابط و در بالای اضلاع میباشند، یامرجع دو مرفق. (ناظم الاطباء). دو پهلو که در زیر دوابط و بالای اضلاع قرار دارد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
دهی جزء دهستان ایجرود، بخش حومه شهرستان زنجان. سکنۀ آن 585 تن. آب آن از رود خانه سجاس رود و محصول آن غلات و انگور و میوه های قلمستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) ، به رنگ بلور، سخت سپید. سخت پاکیزه و بی آمیغ: یخ بلوری. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(اِ مَ)
تثنیۀ امام. دو امام. رجوع به امام شود
لغت نامه دهخدا
موضعی است در شمال غربی بهران در حوالی عشق آباد
لغت نامه دهخدا
یکی از چهار طایفه که در فارس و خوزستان ساکن بودند و در زمان مادها از طریق راهزنی میزیستند. شاهان پارس راضی شده بودند به آنان باج دهند. رجوع به تاریخ کرد ص 163 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اللذین
تصویر اللذین
آن دو مذکر که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اللتین
تصویر اللتین
آن دو مونث که
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی سیمک زنگ یکی از ترکیبات آلومینیوم که در طبیعت بصورت بلورین موجود است. و معمولا آنرا از تصفیه بکسیت بدست میاورند. آلومین حاصل گردیست سفید و زیر انگشتان نرم و در 2040 درجه حرارت ذوب میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتامین
تصویر اتامین
فرانسوی پرچم سیخک گل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اروسمین
تصویر اروسمین
اروسیمون
فرهنگ لغت هوشیار
ماده ایست اندک نمکین و در نباتات و حیوانات وجود دارد و بخش اعظم سفیده تخم مرغ و سرم خون از آن تشکیل میشود ماده بیاض البیض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوهیت
تصویر الوهیت
خدایی مقام الهی. یا حضرت الوهیت. حضرت باری تعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصولین
تصویر اصولین
اصول دین و اصول فقه، اصول کلام و اصول فقه
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی روغنک ماده ایست که در روغنهای چرب مانند روغن زیتون و پیه و چربی وجود دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انومیان
تصویر انومیان
آردم از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امویین
تصویر امویین
جمع اموی بنی امیه
فرهنگ لغت هوشیار
یا آلومینیوم، فلزیست سفید و سبک، بخوبی مورق میشود و مفتولهای بسیار نازک میتوان از آن ساخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از السکین
تصویر السکین
مرفق، آرنج
فرهنگ لغت هوشیار
پناه زینهار به دادم برس به فریادم برس زینهارخ پناه (کلمه ای که وقت نزول حوادث گویند) : (هرلحظه ها تفی بتو آواز میدهد کاین دامگه نه جای امانست الامان) (خاقانی) یاالامان گفتن، کلمه (الامان) را بر زبان راندن زینهار خواستن: بکمندی درم که ممکن نیست رستگاری بالامان گفتن، (سعدی) پناه، هنگام ترس و وحشت و تسلیم گفته میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوهیت
تصویر الوهیت
((اُ لُ یَّ))
خدایی، مقام الهی
فرهنگ فارسی معین
ماده ای است اندک نمکین که در نباتات و حیوانات وجود دارد و بخش اعظم سفیده تخم مرغ و سرم خون از آن تشکیل می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلومین
تصویر آلومین
یکی از ترکیبات آلومینیوم که در طبیعت به صورت بلورین موجود است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الامان
تصویر الامان
((اَ اَ))
زینهار! پناه !
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ائوزین
تصویر ائوزین
سرخگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ائوسین
تصویر ائوسین
که پدید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آلومین
تصویر آلومین
سیم کزنگ
فرهنگ واژه فارسی سره