معنی ائوسین - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با ائوسین
ائوسن
- ائوسن
- دورۀ اول از دوران سوم زمین شناسی که مدت آن را در حدود ۲۰ میلیون سال دانسته اند
فرهنگ فارسی عمید
بروسین
- بروسین
- شبه قلیایی که آنرا از جوزالقی استخراج کنند. کریستالهای آن استوانه یی شکل بیرنگ و بی مزه است و از سمهای مهلک محسوب میگردد. در طب مورد استعمال دارد
فرهنگ لغت هوشیار
سائسین
- سائسین
- جمع سایس در حالت رفعی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار