جدول جو
جدول جو

معنی الول - جستجوی لغت در جدول جو

الول
سریانی دوازدهمین ماه سال سریانی برابر با آذر انجیر معابد دوازدهمین ماه سال سریانی ایلول
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مخفف ابوالقاسم و ابوالفضل و مانند آنها (قس: بلقاسم و بلفضل در نوشته های پیشینیان و در تداول عوام امل مخفف ام البنین و جز آن)، نره احلیل کیر. یکی از گوشه های ماهور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احول
تصویر احول
چاره گرتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسول
تصویر اسول
شکم هشته شکم افتاده، ابرسست ابر ناپایدار، دول ته پهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلول
تصویر بلول
نجات یافتن و رستگار شدن، سرد و نمناک شدن باد، در آویختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذلول
تصویر ذلول
رام مطیع منقاد جمع اذله و ذلل. رام فرمانبردار سر به زیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوا
تصویر الوا
(دخترانه و پسرانه)
ستاره، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی و نیزه دار رستم پهلوان شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سلول
تصویر سلول
یاخته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زلول
تصویر زلول
صاف و گوارا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصول
تصویر اصول
اساسها، بیخ و بن ها، ج اصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطول
تصویر اطول
درازتر طویل تر درازتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افول
تصویر افول
غائب شدن، پنهان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغول
تصویر اغول
ترکی کودک، دلدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوه
تصویر الوه
تلخشیر از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوک
تصویر الوک
پیک، فرستادن، پیام پروانه، پیغام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوف
تصویر الوف
خوگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوغ
تصویر الوغ
ترکی کلان بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوط
تصویر الوط
رند ولگرد چسبانتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوش
تصویر الوش
ترکی ته خوان نان ریزه ترکی بهره بخش راش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوث
تصویر الوث
آهسته رو، گران زبان، توانا، ناتوان سست از واژه های دو پهلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوا
تصویر الوا
صمغی است بسیار تلخ صبر زرد
فرهنگ لغت هوشیار
مایعی است فرارکه دارای طعم تند و سوزان میباشد و بر دو قسم است یکی الکل اتیلیک که در تمام نوشابه های خمری شراب و عرق و امثال آنها موجود است و آن را الکل سفید هم میگویند و دیگر الکل متیلیک که از تقطیر چوب به دست میاید و در صنعت به کار میرود
فرهنگ لغت هوشیار
شکمو دله ژرد شکمبنده: شکمبنده را چون شکم سیر گشت سیر کند بد دلی گرچه باشد دلیر (اقبالنامه نظامی) رس دل (گویش مازندرانی) دلیک پرخور بسیار خور شکمخواره، جمع اکل خوراکیها طعمه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الیل
تصویر الیل
تیره شب شب دراز و تاریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهول
تصویر اهول
خوارتر
فرهنگ لغت هوشیار
سریانی دوازدهمین ماه سال سریانی برابر با آذر دوازدهمین ماه سال سریانی مطابق سپتامبر فرنگی بین آب و تشرین اول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوول
تصویر اوول
فرانسوی تخمک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلول
تصویر حلول
رسیدن وعده چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلول
تصویر خلول
کم گوشت لاغر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلول
تصویر تلول
دیر فرمان
فرهنگ لغت هوشیار
واحد ساختمانی بدن جانداران موجودات زنده و صفاتی که ظاهر می سازند همگی از عناصر کوچکی باسم سلول ساخته شده اند که ساختمان آن در جانوران و گیاهان تقریباً به یک نوع است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوا
تصویر الوا
صبر زرد، صمغی بسیار تلخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الوف
تصویر الوف
خوگیر، بسیار الفت گیرنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احول
تصویر احول
لوچ، کسی که چشمش پیچیده باشد، کژبین، چپ چشم، چشم گشته، کج چشم، کج بین، گاج، گاژ، کاج، کاچ، کوچ، کلیک، کلاژ، کلاژه، کلاج، دوبین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوول
تصویر اوول
تخمک، یاختۀ جنسی تولیدمثل ماده
فرهنگ فارسی عمید