- الم
- رنج ویدا، دردمندی فرخا دردمند شدن، دردمندی، درد، جمع آلام
معنی الم - جستجوی لغت در جدول جو
- الم
- ارزن، گیاهی از تیرۀ گندمیان با بوتۀ کوچک، ساقه های کوتاه و نازک و دانه های ریز که بیشتر خوراک پرندگان است و گاهی از آرد آن نان می پزند، دخن، تنگس
- الم ((اَ لَ))
- دردمند شدن، رنجیدگی، درد، جمع آلام
- الم
- درد، رنج
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دردی ویدایی سیاه لب المی
تیز هوش روشن خرد
گرگ تیغ
دردناک، اندوه
دردناک شدن دردیافت ویدا درد یافتن اندوهگین شدن دردمندی نمودن، اندوهناکی اندوهگنی، جمع تالمات
دردمند شدن، آزرده شدن، دردناک شدن، دردمندی
داغداغان
منت خدا یراست احسان و نیکی خاص خدای است: المنه لله که همی بینمش امروز اندر خم چوگان مراد تو چو گویی. (انوری) المنه لله که در میکده بازست زآن رو که مرا بر دراو روی نیازست. (حافظ)
دردناک و حزن آور
پادشاهی خدایراست: و خاتمی بود بریک سوی آن نبشته که: الملک لله
ژنچه تقدیر شده (ازسوی خدا سرنوشت) باشنده (موجود شونده) است (و تغییر و تبدیل را بدان راهی نیست) توصیح در فارسی بصورت المقدور کاین هم آمده: من مسکین که و شهرمداین ک چه شاید کرد ک المقدور کاین. (خسروشیرین تعقیلات نفثه المصدور)
آنچه تقدیر شده (از جانب خدای) باشنده (موجود شونده) است: ک (وبوده است در روزگارش خیرخیرها و وی غافل باچندان نیکویی که که میکرد در روزگار امارت خویش با لشکری و رعیت همچون معنی این دو بیت والمقدرکائن. . توضیح در فارسی بصورت المقدر کاین هم آید. یاالمقدر کائن و الهم فضل. آنچه تقدیر شده باشنده است و اندوه بیهوده است: بودنی بوده است بسر نشاط باز باید شد که گفته اند: المقدر کائن و الهم فضل
تیز هوش روشن خرد زیرک تیز هوش تیز رای
مقصود آنست همان مطلوب است، خلاصه تالحاصل: هر یکی را او یکی طومار داد هزیکی ضد دگر بود المراد. (مثنوی) هست اشارات محمد المراد کل گشاد اندر گشاد اندر گشاد. (مثنوی)، در عبارات زیررمعنی اسم فعل دهد یعنی مقصود مرا بر آورید، مراد مرا بدهید، شخصی در راه حج در بریه افتاد و تشنگی عظیم بر وی غالب شد تا از دور خیمه ای خرد و کهن دید آنجا دفت. کنیزکی دید آواز آن شخص که: من مهمانم المراد خ
مدح شبیه بذم
نسخه دوم از هر مکتوبی، نسخه دوم از سند و قبض و قباله و چک و هرچه مانند آنها باشد
مسابقات و ورزشها و بازیهایی که هر چهار سال یک بار با تشریفات خاص در یونان قدیم انجام میشد، از سال 1896 این مسابقات مجددا معمول گردید و جنبه بین المللی یافت. اکنون مسابقات المپیک هر چهر سال یک بار در پایتخت یکی از کشورهای جهان در رشته های: کشتی بکس وزنه برداری شنا دو و میدانی تیر اندازی دو چرخه سواری سوار کاری اسکی پاتیناژ فوتبال بسکتبال و قایقرانی انجام می شود
در یونان قدیم فاصله چهار ساله میان بازیهای المپیک
یکی از شهرهای آمریکا، مرکز ایالت واشنگتن
غارتگر
فرانسوی گهر کیا (عنصر)
فرود آمدن، بالندگی فرود آمدن فرو آمدن
آبگین یخدار
سنگی گرانبها را گویند که عبارت است از کربن خالص متبلور در هندوستان و برزیل و برخی کشورهای دیگر که به شکل کریستال در دکانها به رنگهای مختلف دیده میشود
نگریستن و زیرچشمی نگاه کردن
قیل و قال و شلوغ کردن، آشوب
دردمند شدن اصابت درد
آنکه رنج و درد بیند