جدول جو
جدول جو

معنی العازار - جستجوی لغت در جدول جو

العازار
(اَ)
بمعنی مدد خدا. سومین پسر هارون و جانشین او. وفات العازار بقولی 25 سال پس از وفات موسی اتفاق افتاد. (از قاموس کتاب مقدس). و رجوع به همین قاموس شود
نام جنگجو و شجاع معروف که در ’اول تواریخ ایام’ از کتب عهد عتیق برخی ازاعمال او آمده است. رجوع به قاموس کتاب مقدس شود
نام پسر ابی ناداب که مستحفظ تابوت عهد بود پس از آنکه فلسطینیان آن را پس فرستادند. (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعتزار
تصویر اعتزار
عزیز شدن، گرامی شدن، عزت، ارجمندی، عزیز شمردن، گرامی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
از سلاطین معروف بابل و فرزند نبوکدنصر، در سال 554 قبل از میلاد به سلطنت بابل رسید، پس از فوت بخت النصر (561 قبل از میلاد) در مدت شش سال سه تن سلطنت کردند، تا سرانجام در حدود 555قبل از میلاد روحانیان بابل شخصی نبونید نام را به تخت نشاندند و چون او نمی توانست به امور مملکتی بپردازد ازاین رو زمام امور را به دست پسرش بالتازار سپردند، نام این شاه در تورات بلتشصّر نوشته شده و برخی بالشزر نوشته اند، در کتاب دانیال باب پنجم شرحی در باب تسخیر بابل بدینسان آمده است: بلتشصر پادشاه، ضیافت عظیمی برای هزار نفر از امرای خود برپاداشت و وقتی که از کیف شراب سرخوش بودفرمود ظروف طلا و نقره راکه جدش نبوکدنصر از اورشلیم به بابل آورده بود بیاورند، تا پادشاه و همسرانش و زوجه ها و متعه هایش از آنها شراب بنوشند، در همان ساعت انگشتهای دست انسانی بیرون آمد، در برابر شمعدان بر گچ دیوار قصر پادشاه خطوطی نوشت و پادشاه کف دست را که می نوشت، دید، آنگاه متغیر شد و گفت منجمان را احضار کنند ولی کسی نتوانست نوشته را بخواند، ... پس دانیال نبی را خواست تا آن را تفسیر کند دانیال گفت تفسیر کلمات ’منامنا ثقیل و فرسین’ اینست که: ’منا، خدا سلطنت تو را شمرده و آنرا به انتها رسانیده، ثقیل، در میزان سنجیده شده و ناقص درآمده، فرس، سلطنت تقسیم گشته و به مادیها و پارسیان رسیده، طولی نکشید که بلتشصر کشته شد، یعنی کورش شهر را گرفت و او در جنگی با سردار کورش کشته شد، تسخیر بابل را در ماه نوامبر 539 قبل از میلاد نوشته اند، (از ایران باستان پیرنیا ج 1 ص 392)، و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و ذوالقرنین یاکوروش کبیر ترجمه باستانی پاریزی ص 23 و 26 و 27 و 33 و 69 و 71 و کورش کبیر ترجمه دکتر هدایتی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
نام رئیس بنی راؤبین که در ایام داود بود. (قاموس کتاب مقدس)
نام پیغمبری که ’یهوشافاط’ را توبیخ کرد. (قاموس کتاب مقدس)
نام مردی از اجداد مسیح. (قاموس کتاب مقدس)
نام دومین پسر موسی و صفوره. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(اَ لُ)
زمینی که ته کلش هنوز در آن بر جای مانده باشد. آلم زار. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
نام نوعی تب است در هند، (جانورشناسی عمومی ج 1 ص 90)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
بلوط، و آن اسم مملکتی بود که اریوک بر آن حکمران بود (سفر پیدایش 4:1-9). لکن قول مرجح آنست که در بابل سفلی بر رود فرات درمیانۀ آور و ارک واقع بود و از مکتوباتی که از آنجا بدست آمده مستفاد میشود که از بابل قدیم تر میباشد لکن آخر بابل بر آن تفوق یافت. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
قدیس، شاگرد قدیس کلمبان و مؤسس صومعه ای بنام خود در سویس (551- 646 میلادی)، ذکران وی در 16 اکتبر است
لغت نامه دهخدا
صورت اصلی کلمه عازر است که لام آن را عرب در تداول خود انداخته، چنانکه الماس و الکسندر و لبرنتی. (النقود العربیه ص 56)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دلازار
تصویر دلازار
آنچه موجب آزردن خاطر باشد، معشوق ستمگر، بیرحم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلازار
تصویر دلازار
آن چه موجب آزردن خاطر باشد، معشوق ستمگر، بی رحم
فرهنگ فارسی معین