جدول جو
جدول جو

معنی الحاق - جستجوی لغت در جدول جو

الحاق
رسیدن و پیوستن به کسی، به هم رسانیدن و پیوند دادن، پیوستگی
تصویری از الحاق
تصویر الحاق
فرهنگ فارسی عمید
الحاق
پیوستگی
تصویری از الحاق
تصویر الحاق
فرهنگ لغت هوشیار
الحاق
((اِ))
در پیوستن، رسیدن به کسی یا چیزی، به هم پیوند دادن، پیوستگی، اتصال
تصویری از الحاق
تصویر الحاق
فرهنگ فارسی معین
الحاق
پیوست
تصویری از الحاق
تصویر الحاق
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسحاق
تصویر اسحاق
(پسرانه)
خندان، نام پسر ابراهیم (ع) و ساره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از الصاق
تصویر الصاق
چسباندن، وصل کردن و پیوند کردن دو چیز به وسیلۀ ماده ای چسبناک، نسبت دادن اتهامی به کسی، خود را به کسی علاقمند یا وابسته نشان دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحاح
تصویر الحاح
در طلب چیزی اصرار و پافشاری کردن، خواستن چیزی با زاری و التماس، درخواست کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحال
تصویر الحال
حال، حالا، اکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، نون، فی الحال، حالیا، همینک، ایدون، بالفعل، فعلاً، الآن، ایمه، عجالتاً، ایدر، اینک، کنون، همیدون، حالا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحان
تصویر الحان
لحن ها، آواز خوش ها، فحوای کلام، آهنگ کلام ها، جمع واژۀ لحن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحاظ
تصویر الحاظ
لحظ ها، از گوشۀ چشم به چیزی نگریستن، جمع واژۀ لحظ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحاد
تصویر الحاد
از دین برگشتن، انکار خداوند کردن، کفر و بی دینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از التحاق
تصویر التحاق
ملحق شدن، به کسی پیوستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحاظ
تصویر الحاظ
اندون چشم، باطن چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امحاق
تصویر امحاق
نیست شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الثاق
تصویر الثاق
تر کردن نمناک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
بیچاره کردن درمانده کردن کج کردن هنجی کسی که درخدایخانه آیین هنج را به جای آورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاح
تصویر الحاح
درخواست چیزی با التماس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاد
تصویر الحاد
خصومت، از دین برگشتن، کفر، بی دینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاف
تصویر الحاف
گزافیدن، زیان رسانیدن، دامن کشان رفتن، دواج (لحاف) دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الباق
تصویر الباق
ترکی کلاهگوش
فرهنگ لغت هوشیار
پیوسته بر افزوده ایوجیک منسوب به الحاق یا شعر (عبارت) الحاقی. شعری (عبارتی) که بعدها دیگران بمنظومه (یا نوشته منثور) شاعری (یا نویسنده ای) افزایند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحال
تصویر الحال
اکنون همین دم ایمه اکنون هم اکنون همین دم حالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از التحاق
تصویر التحاق
پیوستن به کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسحاق
تصویر اسحاق
خشک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الصاق
تصویر الصاق
چسبانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الساق
تصویر الساق
چسباندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الزاق
تصویر الزاق
چسباندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحان
تصویر الحان
جمع لحن، آواهای خوش، آوازها، آهنگها، آوازهای خوش، نغمه های دلکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحام
تصویر الحام
فربهیدن گوشت نو آوردن، گوشت خوراندن، دانه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الصاق
تصویر الصاق
((اِ))
چسبانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحان
تصویر الحان
جمع لحن، آوازها، نغمه های دل انگیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحال
تصویر الحال
اکنون، همین دم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحاد
تصویر الحاد
((اِ))
از دین برگشتن، انکار خداوند کردن، بی دینی، کفر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحاح
تصویر الحاح
((اِ))
اصرار کردن، پافشاری کردن، جمع الحاحات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از التحاق
تصویر التحاق
((اِ تِ))
در رسیدن، پیوستن
فرهنگ فارسی معین