جدول جو
جدول جو

معنی الحاج - جستجوی لغت در جدول جو

الحاج
بیچاره کردن درمانده کردن کج کردن هنجی کسی که درخدایخانه آیین هنج را به جای آورده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اذحاج
تصویر اذحاج
شوی نگرفتن پس از مرگ شوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاق
تصویر الحاق
پیوست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افحاج
تصویر افحاج
دست پاچگی، بازگشت، گریز، چشم پوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الفاج
تصویر الفاج
بی چیزی بی چیز شدن خاکستر نشینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از التحاج
تصویر التحاج
گراییدن، ناگزیر گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحان
تصویر الحان
جمع لحن، آواهای خوش، آوازها، آهنگها، آوازهای خوش، نغمه های دلکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحام
تصویر الحام
فربهیدن گوشت نو آوردن، گوشت خوراندن، دانه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحال
تصویر الحال
اکنون همین دم ایمه اکنون هم اکنون همین دم حالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاق
تصویر الحاق
پیوستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاف
تصویر الحاف
گزافیدن، زیان رسانیدن، دامن کشان رفتن، دواج (لحاف) دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاظ
تصویر الحاظ
اندون چشم، باطن چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاد
تصویر الحاد
خصومت، از دین برگشتن، کفر، بی دینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاح
تصویر الحاح
درخواست چیزی با التماس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحاد
تصویر الحاد
از دین برگشتن، انکار خداوند کردن، کفر و بی دینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحاظ
تصویر الحاظ
لحظ ها، از گوشۀ چشم به چیزی نگریستن، جمع واژۀ لحظ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحاق
تصویر الحاق
رسیدن و پیوستن به کسی، به هم رسانیدن و پیوند دادن، پیوستگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحان
تصویر الحان
لحن ها، آواز خوش ها، فحوای کلام، آهنگ کلام ها، جمع واژۀ لحن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحال
تصویر الحال
حال، حالا، اکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، نون، فی الحال، حالیا، همینک، ایدون، بالفعل، فعلاً، الآن، ایمه، عجالتاً، ایدر، اینک، کنون، همیدون، حالا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الحان
تصویر الحان
جمع لحن، آوازها، نغمه های دل انگیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحال
تصویر الحال
اکنون، همین دم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحاق
تصویر الحاق
((اِ))
در پیوستن، رسیدن به کسی یا چیزی، به هم پیوند دادن، پیوستگی، اتصال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحاد
تصویر الحاد
((اِ))
از دین برگشتن، انکار خداوند کردن، بی دینی، کفر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحاح
تصویر الحاح
((اِ))
اصرار کردن، پافشاری کردن، جمع الحاحات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحاح
تصویر الحاح
در طلب چیزی اصرار و پافشاری کردن، خواستن چیزی با زاری و التماس، درخواست کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بین الحاجبین
تصویر بین الحاجبین
بین دوابرو میان ابروان: (کز بها طلعتش چون آفتاب میدرخشد نور بین الحاجبین) (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوی الحاجات
تصویر ذوی الحاجات
حاجتمندان نیازمندان
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پیشاپیش کاعوان حجاج بشهرآید وخبر فرار رسیدن آنان باز دهد پیشرو حاجیان: چون سابق الحاج در رسید و خبر داد که قافله ظکد من تا به فرات استقبال کردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیرالحاج
تصویر امیرالحاج
رئیس کاروان حج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عندالحاجت
تصویر عندالحاجت
وقت حاجت، هنگام نیاز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سابق الحاج
تصویر سابق الحاج
پیشرو حجاج، پیشرو کاروان حجاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاضی الحاجات
تصویر قاضی الحاجات
برآورندۀ حاجت ها و نیازها، از نام ها و صفات خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امیرالحاج
تصویر امیرالحاج
سرپرست قافلۀ حجاج که هر ساله از طرف دولت تعیین می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عند الحاجه
تصویر عند الحاجه
هنگام نیاز
فرهنگ لغت هوشیار
بر آورنده نیاز ها از نام های خدا برآورنده نیازهای نامی است از نامهای هدای تعالی
فرهنگ لغت هوشیار