- التفاتی
- مهر آمیز پسدیدی داده لطف شده فرستاده: التفاتی سر کار رسید
معنی التفاتی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بی اعتنایی بی توجهی، غفلت بی خبری
به گوشه چشم نگریستن، توجه داشتن و روکردن به کسی
به سوی کسی نگریستن، توجه کردن، توجه و لطف داشتن به کسی،
در ادبیات در فن بدیع آن است که متکلم یا شاعر در کلام یا شعر خود از تکلم به خطاب، از خطاب به غیبت، از غیبت به خطاب یا از مخاطب به مخاطب دیگر بپردازد، برای مثال ناسزایی را چو بینی بخت یار / عاقلان تسلیم کردند اختیار (سعدی - ۷۵) آه دردآلود سعدی گر ز گردون بگذرد / در تو کافردل نگیرد ای مسلمانان نفیر (سعدی۲ - ۴۵۷)
در ادبیات در فن بدیع آن است که متکلم یا شاعر در کلام یا شعر خود از تکلم به خطاب، از خطاب به غیبت، از غیبت به خطاب یا از مخاطب به مخاطب دیگر بپردازد،
شایدی بایسته ای منسوب به التزام. یا مضارع التزامی. یا وجه التزامی. آنست که کار را بطریق شک و دو دلی و آرزو و خواهش و مانند آن بیان کند و چون پیرو جمله دیگر است آنرا (وجه مطیعی) نیز گویند: میخواهم بروم شاید بنویسم گمان میکنم برادرم رفته باشد
سود آوری
گردآوری و پیوند غیراصولی چندین مجموعه ایدئولوژیکی و نظریه های نامتجانس
Inflammatory
воспалительный
entzündlich
запальний
zapalny
inflamatório
infiammatorio
inflamatorio
inflammatoire
ontstekings-
อักเสบ
inflamasi
إمكانيّةٌ
דלקתי
iltihaplı
kuvimba
প্রদাহজনক
ناگهانی، غیرمترقب
جمع اختف
بختمندانه، گذرانه، ناگهانی، خودبخود، گذری، پیش آمدی، خودبخودی
روی بستن روبند نهادن
انبوهی، درهم پیچیدن در هم پیچیدن در هم شدن تو در تو شدن