سوختن جراحت و ریش بدرد، و سوزش آن. (منتهی الارب). سوختن ریش و آنچه بدان ماند از درد. (تاج المصادر بیهقی). سخت دردکردن زخم و ریش و آنچه بدان ماند. (مصادر زوزنی) ، با هم پیوستن. (منتهی الارب) (غیاث اللغات). - التقاء خاطرین، نزد بلغاء آن است که دو شاعر در مجاوبات، مصراعی یا بیتی و یا معنی و یا صفتی را موافق بگویند چنانکه اتهام بر هیچیک نبود و آن چنان باشد که هر دو در زمان واحد و مکان واحد به انشاء رسانند بر آن نمط که یکی را بر دیگری اطلاع نبود. و اگر هردو طریق مجاوبات قبول کنند و بعد یک دو روز فرصت طلبند و سازند و امکان اطلاع نبوده باشد همین حکم دارد. و اگر بیت متأخران موافق بیت متقدمان افتد و قائل از آنها باشد که در قوت طبع او شبهه نبود هم از این قبیل بود. کذا فی جامعالصنایع. و این را توارد خاطرین نیز گویند - انتهی. (کشاف اصطلاحات الفنون). و رجوع به آنندراج ذیل همین ماده شود. - التقاءساکنان یا ساکنین، دو حرف ساکن پهلوی یکدیگر قرار گرفتن و این در زبان عرب ناممکن بود و ناچارباید قاعده صرفی در چنین مورد اجرا شود
سوختن جراحت و ریش بدرد، و سوزش آن. (منتهی الارب). سوختن ریش و آنچه بدان ماند از درد. (تاج المصادر بیهقی). سخت دردکردن زخم و ریش و آنچه بدان ماند. (مصادر زوزنی) ، با هم پیوستن. (منتهی الارب) (غیاث اللغات). - التقاء خاطرین، نزد بلغاء آن است که دو شاعر در مجاوبات، مصراعی یا بیتی و یا معنی و یا صفتی را موافق بگویند چنانکه اتهام بر هیچیک نبود و آن چنان باشد که هر دو در زمان واحد و مکان واحد به انشاء رسانند بر آن نمط که یکی را بر دیگری اطلاع نبود. و اگر هردو طریق مجاوبات قبول کنند و بعد یک دو روز فرصت طلبند و سازند و امکان اطلاع نبوده باشد همین حکم دارد. و اگر بیت متأخران موافق بیت متقدمان افتد و قائل از آنها باشد که در قوت طبع او شبهه نبود هم از این قبیل بود. کذا فی جامعالصنایع. و این را توارد خاطرین نیز گویند - انتهی. (کشاف اصطلاحات الفنون). و رجوع به آنندراج ذیل همین ماده شود. - التقاءساکنان یا ساکِنَین، دو حرف ساکن پهلوی یکدیگر قرار گرفتن و این در زبان عرب ناممکن بود و ناچارباید قاعده صرفی در چنین مورد اجرا شود
سبک بریدن. (منتهی الارب) (آنندراج). بریدن. (المصادر زوزنی). بشتاب بریدن یا همه چیزی را بریدن. (از اقرب الموارد). بریدن بزودی. (تاج المصادر بیهقی) ، غمخوارگی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). تیمار داشتن. (مجمل اللغه) (تاج المصادر بیهقی) ، در کاری همت برگماشتن و توجه کردن. کوشش کردن. (از کشف و صراح و منتخب بنقل غیاث اللغات) (آنندراج). سعی در هر کاری. عنایت. اعتناء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). کوشش. سعی. جهد. کوشش فراوان. تدبیر. (ناظم الاطباء) : ارجو که بسعی و اهتمام تو زین غم بدهد خلاص دادارم. مسعودسعد. از دست جور دور فلک آن کسی امان یابد که در رعایت و در اهتمام تست. سوزنی. ملک یوسف ای حاتم طی غلامت ملوک جهان جمله در اهتمامت. انوری. مرغ بقا دان و نامه بخت کزین دو کار دو ملک از یک اهتمام برآمد. خاقانی. عروس طبع بر او عقد بستم از بر عقل بدان صداق که از اهتمام او زیبد. خاقانی. تا از بسیاری مراعات و اهتمام الیف و حلیف وی شد. (سندبادنامه ص 192). ایشان بمقدم او مباهات نمودند و قصد او باهتمام ایشان شرفی تمام شناختند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 186). بر اهتمام بحال رعیت و اعتناء بمصالح زیر دست حریص. (ترجمه تاریخ یمینی ص 234). گفت اگر جدت نبودی و اهتمام در خریداری این اسود غلام. مولوی. باهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). بسعی و اهتمام حاج عبدالرحیم باسمه چی بطبع رسید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
سبک بریدن. (منتهی الارب) (آنندراج). بریدن. (المصادر زوزنی). بشتاب بریدن یا همه چیزی را بریدن. (از اقرب الموارد). بریدن بزودی. (تاج المصادر بیهقی) ، غمخوارگی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). تیمار داشتن. (مجمل اللغه) (تاج المصادر بیهقی) ، در کاری همت برگماشتن و توجه کردن. کوشش کردن. (از کشف و صراح و منتخب بنقل غیاث اللغات) (آنندراج). سعی در هر کاری. عنایت. اعتناء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). کوشش. سعی. جهد. کوشش فراوان. تدبیر. (ناظم الاطباء) : ارجو که بسعی و اهتمام تو زین غم بدهد خلاص دادارم. مسعودسعد. از دست جور دور فلک آن کسی امان یابد که در رعایت و در اهتمام تست. سوزنی. ملک یوسف ای حاتم طی غلامت ملوک جهان جمله در اهتمامت. انوری. مرغ بقا دان و نامه بخت کزین دو کار دو ملک از یک اهتمام برآمد. خاقانی. عروس طبع بر او عقد بستم از بر عقل بدان صداق که از اهتمام او زیبد. خاقانی. تا از بسیاری مراعات و اهتمام الیف و حلیف وی شد. (سندبادنامه ص 192). ایشان بمقدم او مباهات نمودند و قصد او باهتمام ایشان شرفی تمام شناختند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 186). بر اهتمام بحال رعیت و اعتناء بمصالح زیر دست حریص. (ترجمه تاریخ یمینی ص 234). گفت اگر جدت نبودی و اهتمام در خریداری این اسود غلام. مولوی. باهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). بسعی و اهتمام حاج عبدالرحیم باسمه چی بطبع رسید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)