جدول جو
جدول جو

معنی اقلی - جستجوی لغت در جدول جو

اقلی
ترکی پسر بچه پسرک ریتک
تصویری از اقلی
تصویر اقلی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اقلیم
تصویر اقلیم
آب و هوا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اقلیت
تصویر اقلیت
بخش کمتر، کمترین، کمتری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اقلیه
تصویر اقلیه
کمیستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقلیم
تصویر اقلیم
ماخوذ از یونانی، مملکت، کشور، ناحیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقلید
تصویر اقلید
کلید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقلیت
تصویر اقلیت
اندک بودن، اندکی کم بودن، اقلیت مذهبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقلید
تصویر اقلید
کلید، وسیله ای فلزی برای باز کردن قفل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقلیت
تصویر اقلیت
کم بودن، جمعیت یا گروهی که دارای نژاد، مذهب یا آداب و رسوم خاصی باشند و نسبت به عموم مردم تعدادشان کم باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقلیم
تصویر اقلیم
کشور، مملکت، ولایت، جمع اقالیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقلیت
تصویر اقلیت
((اَ قَ یَّ))
کم بودن، قسمت کمتر، بخش کمتر، گروهی از افراد یک کشور یا یک شهر که دین یا نژادشان با اکثریت مردم آن جا فرق داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقلیم
تصویر اقلیم
مملکت، کشور، در علم جغرافیا ناحیه ای از کرۀ زمین که وضعیت آب و هوایی مشخصی داشته باشد، در علم جغرافیا وضعیت آب و هوایی هر ناحیه، در علم جغرافیا هر یک از هفت قسمت خشکی های عالم که طول بلندترین روز در هر کدام از آن ها با هم نیم ساعت اختلاف دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقلیت
تصویر اقلیت
Minority
دیکشنری فارسی به انگلیسی
меньшинство
دیکشنری فارسی به روسی
กลุ่มน้อย
دیکشنری فارسی به تایلندی
إجباريّةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
अल्पसंख्यक
دیکشنری فارسی به هندی
מִינּוֹרִיּוּת
دیکشنری فارسی به عبری
সংখ্যালঘু
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از باقلی
تصویر باقلی
باقلا
فرهنگ لغت هوشیار