جدول جو
جدول جو

معنی اقصاد - جستجوی لغت در جدول جو

اقصاد
(اِ)
نیزه زدن کسی را و خطا نکردن آن.
لغت نامه دهخدا
اقصاد
(اَ)
رمح اقصاد، نیزۀ شکسته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و این از باب ثوب اخلاق است. (از اقرب الموارد). اخفش گوید این یکی از مواردی است که مفرد در بنای جمع آمده است. (از منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
دانش بررسی روش های کسب درآمد، مصرف کالاها و خدمات، روابط بازرگانی و سازمان دهی امور مالی برای بهره برداری بهینه از منابع تولید ثروت، میانه روی کردن، به اندازه خرج کردن، تعادل دخل و خرج را نگه داشتن، میانه روی، میانه روی در هر کار
فرهنگ فارسی عمید
در بدیع آن است که شاعر شعری بگوید که وقتی مصراع اول یا کلمۀ اول مصراع دوم را بخواند شنونده دریابد که مضمون یا قافیۀ مصراع دوم چیست مانند این بیت، برای مثال ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست / نان حلال شیخ ز آب حرام ما (حافظ - ۳۸)، مراد مصراع دوم است که وقتی «نان حلال» را بخواند معلوم می شود که کلمۀ آخر «آب حرام» خواهد بود، تسهیم، در کمینگاه نشستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احصاد
تصویر احصاد
درو گاهان درو هنگام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارصاد
تصویر ارصاد
آماده چیزی شدن، محیا ساختن، چشم داشتن، انتظار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعصاد
تصویر اعصاد
پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقیاد
تصویر اقیاد
جمع قید، بندها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقعاد
تصویر اقعاد
خدمت کردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقصاص
تصویر اقصاص
کین گرفتن، به مرگ نزدیک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقصار
تصویر اقصار
باز ایستادن، کوتاه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دور گردانیدن، برگزیدن، دورکردن، به دور فرستادن، به پایان رسیدن، راندن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قرد، کپیان (کپی بوزیته) کپیکان پارسا نمایی، مرده نمایی، در سخن ماندن، آرمیدن، خوار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
میانه راه رفتن، میانه روی در هر کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقعاد
تصویر اقعاد
((اِ))
نشاندن، نشانیدن، خدمت کردن کسی را
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقصاء
تصویر اقصاء
((اِ))
دور کردن، راندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
((اِ تِ))
میانه روی در هر کاری، رعایت اعتدال در دخل و خرج، میانه روی در هزینه ها، میان کاری، مجازاً صرفه جویی، علم، یکی از رشته های علوم اجتماعی است که در باب کیفیت فعالیت مربوط به دخل و خرج و چگونگی روابط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارصاد
تصویر ارصاد
((اَ))
جمع رصد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارصاد
تصویر ارصاد
((اِ))
چشم داشتن، رصد بستن، مراقب بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
Economy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
économie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
כלכלה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
अर्थव्यवस्था
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
ekonomi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
เศรษฐกิจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
economie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
economia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
economía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
economia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
经济
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
gospodarka
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
економіка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
Wirtschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
экономика
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
経済
دیکشنری فارسی به ژاپنی