جدول جو
جدول جو

معنی اقصا - جستجوی لغت در جدول جو

اقصا
دورتر، دورترین
تصویری از اقصا
تصویر اقصا
فرهنگ فارسی عمید
اقصا
دور کردن دور فرستادن، راندن
تصویری از اقصا
تصویر اقصا
فرهنگ لغت هوشیار
اقصا
اقطار، دوردستها، نقاط
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اقصر
تصویر اقصر
کوتاه تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقوا
تصویر اقوا
در علم عروض مختلف آوردن حرکات قوافی شعر مثل قافیۀ گل با گل، دور با دور، بخت با دخت و طوس با فردوس، که یکی از عیوب قافیه است مانند این بیت، برای مثال هر وزیر و مفتی و شاعر که او طوسی بود / چون نظام الملک و غزّالی و فردوسی بود نیازمند شدن، محتاج شدن، در جای خشک و خالی فرود آمدن، تمام شدن توشه، بی توشه شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایصا
تصویر ایصا
وصیت کردن، وصی گردانیدن، اندرز دادن، سفارش کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احصا
تصویر احصا
شمارش کردن، شمردن، آمار گرفتن، سرشماری
فرهنگ فارسی عمید
(اَ صا)
شتر کرانۀ گوش بریده. (منتهی الارب). و مؤنث آن قصواء است، جمع واژۀ قطیع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به قطیع شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
نیزه زدن کسی را و خطا نکردن آن.
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ قاصی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به قاصی شود، هنگام چکیدن رسیدن چیزی را، بر قطر چیزی افکندن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، قطار کردن شتران و جز آن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
دور گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). دور کردن. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
(اَ)
ج قصب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بمعنی پشت ها و روده ها. رجوع به قصب شود، جمع واژۀ قطع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (دهار). رجوع به قطع شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
رمح اقصاد، نیزۀ شکسته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و این از باب ثوب اخلاق است. (از اقرب الموارد). اخفش گوید این یکی از مواردی است که مفرد در بنای جمع آمده است. (از منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بازایستادن از کاری. (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج المصادر بیهقی) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (ترجمان).
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ قصره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به قصره شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
برخاستن نتوانستن از لاغری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(اِ)
تنگ و باریک گردیدن ارطی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رقیق و نازک گردیدن ارطی: اقصف الارطی، رق. (اقرب الموارد) ، بوقت درو رسیدن انگور. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نزدیک شدن میوه بچیدن، اقطاف دابه، رفتن همچون رفتن آن چارپا و پیروی کردن از آن. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ قصم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
تصویری از اقلا
تصویر اقلا
کمترین دست کم کمیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایصا
تصویر ایصا
وحی کردن وحی قرار دادن، اندرز دادن سفارش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقرا
تصویر اقرا
خوانا کردن خوانا گردانیدن خواندن آموختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقصر
تصویر اقصر
کوتاه تر، قصیرتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقصی
تصویر اقصی
دورتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقنا
تصویر اقنا
سرمایه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
خالی شدن سرای، بپایان رسیدن قوت سپری شدن زاد، بی نیاز شدن غنی گردیدن، تهی دست شدن نیازمند گردیدن (ازاضداد)، بافتن ریسمانی که تارهای آن در باریکی و کلفتی مختلف باشد، یکی از عیوب قافیه است و آناختلاف حرکت حذو و توجیه است. نخستین مانند: هر وزیر و شاعر و مفتی که اوطوسی بود چون نظام الملک و غزالی و فردوسی بود. که فردوسی را با طوسی قافیه آورده. دوم مانند: (بفرق چمن ابر گسترد پر بفرش زمرد فروریخت در)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعصا
تصویر اعصا
نافرمانی برندادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخصا
تصویر اخصا
بیرون کشیدن خصیه و تخم آدمی خصی کردن اخته کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دور گردانیدن، برگزیدن، دورکردن، به دور فرستادن، به پایان رسیدن، راندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقصار
تصویر اقصار
باز ایستادن، کوتاه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقصاص
تصویر اقصاص
کین گرفتن، به مرگ نزدیک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمرده اند و بعد مصدر احصاء از حصی ساخته شده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقصاء
تصویر اقصاء
((اِ))
دور کردن، راندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقصی
تصویر اقصی
((اَ صا))
دورتر، دور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقصر
تصویر اقصر
((اَ صَ))
کوتاه تر، قصیرتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقلا
تصویر اقلا
دست کم
فرهنگ واژه فارسی سره