جدول جو
جدول جو

معنی اقرارنامه - جستجوی لغت در جدول جو

اقرارنامه
ورقه ای که در آن اعترافات شخصی را نویسنده و بامضای او رسانند اعتراف نامه
فرهنگ لغت هوشیار
اقرارنامه
نامه ای که با نوشتن یا امضای آن کسی به کاری که کرده اقرار کند
تصویری از اقرارنامه
تصویر اقرارنامه
فرهنگ فارسی عمید
اقرارنامه
((~. مِ))
ورقه ای که در آن اعترافات شخصی را نویسند و به امضای او رسانند، اعتراف نامه
تصویری از اقرارنامه
تصویر اقرارنامه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اقرار نامه
تصویر اقرار نامه
خستو نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادرارنامه
تصویر ادرارنامه
((~. مِ))
حکم اعطای حقوق و مستمری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قرارنامه
تصویر قرارنامه
عهدنامه، در علم حقوق قرارداد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرارنامه
تصویر قرارنامه
شرط نامه، عهد نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احضارنامه
تصویر احضارنامه
احضاریه، دادخواست
فرهنگ لغت هوشیار
نامه ای که خلیفگان و شاهان برای تعیین راتبه به کسی میدادند ابغ و فرمان اعطای وظیفه و مستمری
فرهنگ لغت هوشیار
هشدار نامه یاد گرنامه در زبان دادگستری فرستادن هشدارنامه که برای یادآوری و آگاهاندن است و با دستور بازداشت یا بازداشت نامه یکی نیست یادبرگ
فرهنگ لغت هوشیار
ورقه ای که اظهارات شخصی را در آن نویسند. ورقه ای که از اداره ای برای کسی فرستندو تقاضای طلب یا مالیات و امثال آن کنند: اظهار نامه مالیاتی اظهار نامه گمرکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احضارنامه
تصویر احضارنامه
احضاریه، نامه ای که به وسیلۀ آن کسی را به بازپرسی یا به دادگاه فرا می خوانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرار نامه
تصویر قرار نامه
پیمان نامه عهد نامه، شرط نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احضارنامه
تصویر احضارنامه
((~. مِ))
احضاریه، نامه ای که به وسیله آن شخص را به دادگاه یا هر جای دیگر فراخوانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اظهارنامه
تصویر اظهارنامه
((~. مِ))
فرم مالیاتی، فرمی که از طرف اداره دارایی برای تعیین مالیات کسبه فرستاده می شود
فرهنگ فارسی معین
هرگونه برگه ای که از طرف کسی یا اداره ای رسماً برای کسی فرستاده می شود و مطلبی را به او خاطرنشان می کند مثلاً اظهارنامه گمرکی، اظهارنامه مالیاتی
فرهنگ فارسی عمید