یکی از شعرای فارسی گوی هندوستان است. پاره ای ازمنظومه ها و اشعار از وی یادگار مانده. از او است: درآن گلشن شمار بید مجنون ز تار زلف لیلی بود افزون. (از قاموس الاعلام) ، قرارنامه، تمسک. (ناظم الاطباء) ، نوشته ای که کسی نویسد و بموجب آن چیزی را بر عهدۀ خود اثبات کند. رجوع به اقرار و ترکیبات آن شود
یکی از شعرای فارسی گوی هندوستان است. پاره ای ازمنظومه ها و اشعار از وی یادگار مانده. از او است: درآن گلشن شمار بید مجنون ز تار زلف لیلی بود افزون. (از قاموس الاعلام) ، قرارنامه، تمسک. (ناظم الاطباء) ، نوشته ای که کسی نویسد و بموجب آن چیزی را بر عهدۀ خود اثبات کند. رجوع به اقرار و ترکیبات آن شود
از مشاهیر شعرای ایران و از مردم طوس است. گویند خودپسند و مردم گریز بود. مزاجش با هیچ کس سازگاری نداشت با بیکسی و تنهایی عمر خود را بسر آورد. از او است: بپای ناقه خروشان دل شکستۀ کیست که این صدا بصدای جرس نمی ماند. (از قاموس الاعلام) ، موحد و یکتاپرست. (از انجمن آرای ناصری). ج، اقراریان. رجوع به اقراریان شود
از مشاهیر شعرای ایران و از مردم طوس است. گویند خودپسند و مردم گریز بود. مزاجش با هیچ کس سازگاری نداشت با بیکسی و تنهایی عمر خود را بسر آورد. از او است: بپای ناقه خروشان دل شکستۀ کیست که این صدا بصدای جرس نمی ماند. (از قاموس الاعلام) ، موحد و یکتاپرست. (از انجمن آرای ناصری). ج، اقراریان. رجوع به اقراریان شود