جدول جو
جدول جو

معنی اقدس - جستجوی لغت در جدول جو

اقدس
(دخترانه)
پاک تر، مقدس تر
تصویری از اقدس
تصویر اقدس
فرهنگ نامهای ایرانی
اقدس
مقدس تر، منزه تر، پاک تر، پاکیزه تر، عنوانی احترام آمیز برای بزرگان
تصویری از اقدس
تصویر اقدس
فرهنگ فارسی عمید
اقدس
(اَ دَ)
یکی از شعرای فارسی گوی هندوستان است. پاره ای ازمنظومه ها و اشعار از وی یادگار مانده. از او است:
درآن گلشن شمار بید مجنون
ز تار زلف لیلی بود افزون.
(از قاموس الاعلام) ، قرارنامه، تمسک. (ناظم الاطباء) ، نوشته ای که کسی نویسد و بموجب آن چیزی را بر عهدۀ خود اثبات کند. رجوع به اقرار و ترکیبات آن شود
لغت نامه دهخدا
اقدس
پاکتر، مقدستر
تصویری از اقدس
تصویر اقدس
فرهنگ لغت هوشیار
اقدس
((اَ دَ))
پاکتر، مقدس تر
تصویری از اقدس
تصویر اقدس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقدس
تصویر مقدس
تقدیس کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقدس
تصویر تقدس
پاک شدن، منزه شدن از عیب، پاکیزه بودن، پاکی و پرهیزکاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقدم
تصویر اقدم
قدیم تر، مقدم تر، پیش تر، دیرینه تر، قدیمی ترین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
پاک و پاکیزه، منزه
فرهنگ فارسی عمید
(اَ دَ)
از مشاهیر شعرای ایران و از مردم طوس است. گویند خودپسند و مردم گریز بود. مزاجش با هیچ کس سازگاری نداشت با بیکسی و تنهایی عمر خود را بسر آورد. از او است:
بپای ناقه خروشان دل شکستۀ کیست
که این صدا بصدای جرس نمی ماند.
(از قاموس الاعلام) ، موحد و یکتاپرست. (از انجمن آرای ناصری). ج، اقراریان. رجوع به اقراریان شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تقدس
تصویر تقدس
پاک شدن، تطهر، پارسائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قادس
تصویر قادس
کشتی، گزیرکی است در اندلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
پاک کرده، پاک و پاکیزه، منزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقدح
تصویر اقدح
نارساتر آکناک تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقدر
تصویر اقدر
تواناتر، کوته گردن، پست بالا تواناتر قادرتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقدم
تصویر اقدم
قدیمیتر، باستانی تر، کهنه تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقفس
تصویر اقفس
کنیز زاد، دراز و خمیده، فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقدم
تصویر اقدم
((اَ دَ))
پیشین تر، قدیم تر، مقدم تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقدس
تصویر تقدس
((تَ قَ دُّ))
پاک بودن، پارسا بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
((مَ دِ))
جای پاک و پاکیزه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
((مُ قَ دَّ))
پاک و پاکیزه، شایسته پرستش و احترام، دارای کیفیت آسمانی، بسیار با ارزش و گرامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
اشو، سپند، ورجاوند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقدس
تصویر تقدس
اشویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
Saintly, Sacred, Hallowed, Reverent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
sacré, révérencieux, saint
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
sagrado, reverente, santo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
geheiligt, ehrfürchtig, heilig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
święty, pełen czci
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
святой , почтительный , священный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
святий , шанобливий , священний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
heilig, eerbiedig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
sagrado, reverente, santo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
sacro, riverente, santo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
पवित्र , श्रद्धांजलि देने वाला , संत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مقدس
تصویر مقدس
পবিত্র , শ্রদ্ধাশীল , পবিত্র , সাধু
دیکشنری فارسی به بنگالی