جدول جو
جدول جو

معنی افطحی - جستجوی لغت در جدول جو

افطحی(اَ طَ)
منسوب به افطح است و آن لقب جمعی از غلاه شیعه است. (از انساب سمعانی) : فرقتی ضعیف به امامت عبدالله افطح بگفتند که ایشان را افطحی خوانند. (جهانگشای جوینی) ، قلم. کلک. (ناظم الاطباء).
- افعی قربان، کمان تیراندازی. (ناظم الاطباء).
- افعی کاه رباپیکر، شعلۀ آتش. افعی مرجان عصب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابطحی
تصویر ابطحی
از القاب پیغمبر اسلام حضرت محمد مصطفی (ص)، خاتم الأنبیاء، خاتم رسل، خاتم انبیا، شارع مقدّس، سرور کائنات، صفوت آدمیان برای مثال شعر حسان بن ثابت را به خوش طبعی شنود / پادشاه دین رسول ابطحی خیرالانام (سوزنی - ۲۶۶)
فرهنگ فارسی عمید
(اَ طَ حی یَ)
فطحیه. افطحی. فرقه ایست از شیعه که پیرو عبدالله افطح هستند. رجوع به خاندان نوبختی و حبیب السیر شود. مؤلف بیان الادیان، افطحیه را فرقه ای از شش فرقۀمجبره دانسته است. و رجوع به بیان الادیان ص 27 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ طَ)
گاو بدانجهت که نوک بینی پهن دارد. (منتهی الارب) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
تصویری از افطح
تصویر افطح
مرد بینی پهن
فرهنگ لغت هوشیار