- افشاری
- یکی از آوازهای ایرانی مغموم و دردناک از متعلقات شور ولی گام آن به سه گاه نزدیکتر از شور است
معنی افشاری - جستجوی لغت در جدول جو
- افشاری
- یکی از چهار آواز دستگاه شور
- افشاری ((ص نسب.اِمر.))
- یکی از آوازهای ایرانی، مغموم و دردناک، از متعلقات شور
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اصرار
مقومت، ثبات، استقامت، استواری، ایستادگی
مقاومت، استقامت، پایداری، ایستادگی، اصرار
دهدهی
روزه گشا: خوراکی که به هنگام روزه گشایی خورده می شود طعام و خوراکی که بهنگام افطار خورند
مربوط به اعشار، ارقام بعد از ممیز
غذایی که روزه دار هنگام افطار می خورد
طعام و خوراکی که به هنگام افطار خورند
Disclosure, Divulgence
раскрытие , разглашение
Offenlegung, Verbreitung
розкриття , розголошення
ujawnienie
divulgação
divulgazione
divulgación
divulgation
openbaarmaking
การเปิดเผย
pengungkapan, penyebaran
بطريقةٍ ملهمةٍ , ملهمٌ
प्रकटीकरण , प्रचार
גילוי
開示 , 公開
kufichua
প্রকাশ
انکشاف , افشاگری