جدول جو
جدول جو

معنی افطاری

افطاری
طعام و خوراکی که به هنگام افطار خورند
تصویری از افطاری
تصویر افطاری
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با افطاری

افطاری

افطاری
روزه گشا: خوراکی که به هنگام روزه گشایی خورده می شود طعام و خوراکی که بهنگام افطار خورند
فرهنگ لغت هوشیار

افطاری

افطاری
هرچیز خوراکی که مقصور بگشادن روزه باشد. (ناظم الاطباء). افطارانه. آنچه بدان روزه را شکنند. و رجوع به افطارانه شود
لغت نامه دهخدا

افشاری

افشاری
یکی از آوازهای ایرانی مغموم و دردناک از متعلقات شور ولی گام آن به سه گاه نزدیکتر از شور است
فرهنگ لغت هوشیار

افشاری

افشاری
یکی از آوازهای ایرانی، مغموم و دردناک، از متعلقات شور
افشاری
فرهنگ فارسی معین

اطفاری

اطفاری
در تداول عامه، بجای اطواری. رجوع به اطواری شود، اطلاح کسی، مانده کردن و زحمت دادن وی را. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا

افگاری

افگاری
خستگی. (یادداشت مؤلف) : در محنتهاء که در عالم است از بیماری ودرویشی و افگاری و انواع عقوبات. (کیمیای سعادت)
لغت نامه دهخدا