جدول جو
جدول جو

معنی افتخار - جستجوی لغت در جدول جو

افتخار
فخر کردن، نازیدن، سرافرازی، چیزی که مایه فخر کردن و نازیدن شود، مایۀ افتخار
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
فرهنگ فارسی عمید
افتخار(اِ)
نازیدن. (آنندراج) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بالیدن. فخر کردن. (یادداشت بخط مؤلف).
لغت نامه دهخدا
افتخار
نازیدن، بالیدن، فخر کردن
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
فرهنگ لغت هوشیار
افتخار
فخر کردن، نازش، جمع افتخارات
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
فرهنگ فارسی معین
افتخار
سربلندی، بالندگی، ناییدن
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
فرهنگ واژه فارسی سره
افتخار
سرافرازی، سربلندی، فخر، فخر کردن، مباهات، نازش، نازیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
افتخار
شرفٌ
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به عربی
افتخار
Honor
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
افتخار
honneur
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به فرانسوی
افتخار
honor
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
افتخار
честь
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به روسی
افتخار
Ehre
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به آلمانی
افتخار
честь
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به اوکراینی
افتخار
honor
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به لهستانی
افتخار
荣誉
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به چینی
افتخار
honra
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به پرتغالی
افتخار
সম্মান
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به بنگالی
افتخار
عزت
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به اردو
افتخار
heshima
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به سواحیلی
افتخار
onur
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
افتخار
명예
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به کره ای
افتخار
名誉
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به ژاپنی
افتخار
כבוד
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به عبری
افتخار
onore
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
افتخار
kehormatan
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
افتخار
เกียรติ
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به تایلندی
افتخار
eer
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به هلندی
افتخار
सम्मान
تصویری از افتخار
تصویر افتخار
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از افتقار
تصویر افتقار
فقیر شدن، بینوا شدن، نیازمند شدن، تهیدستی، درویشی
فرهنگ فارسی عمید
اذّخار
لغت نامه دهخدا
(اِ ءَ)
برگزیدن از هر چیزی نیکوی آن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). برگزیدن چیزی را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه).
لغت نامه دهخدا
تصویری از افترار
تصویر افترار
نرم خندیدن، درخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتقار
تصویر افتقار
بی چیزی و تهی دستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتخاخ
تصویر افتخاخ
خرو پف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتقار
تصویر افتقار
((اِ تِ))
ندار شدن، نیازمند گشتن، فقر، تهیدستی
فرهنگ فارسی معین