در تداول عامیانه، کبر. برتنی. خودفروشی. تکبر. فیس. نخوت. عجب. (یادداشت بخط مؤلف). مأخوذ از تازی، اظهار فضل و شرف در صورتی که دارای آن نباشد. (ناظم الاطباء). - افاده کردن، کبر نمودن. فیس کردن. (یادداشت بخط مؤلف). بخود بستن فضل و شرف. (ناظم الاطباء). افاده فروختن. رجوع به افاده فروختن و کردن شود. - بی افاده، بی کبر. بی نخوت. غیرمتکبر. - پرافاده، پرنخوت. بسیار متکبر. بسیار خودبین. ، هنگام. وقت. موقع. (از ناظم الاطباء)
در تداول عامیانه، کبر. برتنی. خودفروشی. تکبر. فیس. نخوت. عجب. (یادداشت بخط مؤلف). مأخوذ از تازی، اظهار فضل و شرف در صورتی که دارای آن نباشد. (ناظم الاطباء). - افاده کردن، کبر نمودن. فیس کردن. (یادداشت بخط مؤلف). بخود بستن فضل و شرف. (ناظم الاطباء). افاده فروختن. رجوع به افاده فروختن و کردن شود. - بی افاده، بی کبر. بی نخوت. غیرمتکبر. - پرافاده، پرنخوت. بسیار متکبر. بسیار خودبین. ، هنگام. وقت. موقع. (از ناظم الاطباء)