جدول جو
جدول جو

معنی اغطیه - جستجوی لغت در جدول جو

اغطیه
غطاها، پرده ها، پوشش ها، سرپوش ها، جمع واژۀ غطا
تصویری از اغطیه
تصویر اغطیه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعطیه
تصویر اعطیه
جمع عطا بخششها عطاها
فرهنگ لغت هوشیار
زه سرود ترانه آواز آنچه بدان ترنم کنند سرود، جمع اغانی، هر سازی که بدون نفخ دم نواخته شود ساز غیر بادی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع غشا پرده هایی که از خارج و داخل اعضای مختلف بدن را میپوشانند. یا اغشیه دماغی. پرده های مراکز اعصاب پاشام مغز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغذیه
تصویر اغذیه
جمع غذا، طعام و چاشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغطیه
تصویر تغطیه
فرو پوشاندن پوشیده کردن پوشیدن مستور داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعطیه
تصویر اعطیه
عطاها، بخشش ها، دهش ها، چیزهایی که به کسی بخشیده می شود، جمع واژۀ عطا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغذیه
تصویر اغذیه
غذاها، چیزهایی که خورده شود و به نمو جسم کمک کند و انرژی لازم برای بدن به وجود بیاورد، خوراک ها، خوردنی ها، خورش ها، جمع واژۀ غذا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغشیه
تصویر اغشیه
غشاها، پوسته های بسیار نازک، پوشش ها، جمع واژۀ غشا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغنیه
تصویر اغنیه
سرود، آواز، در موسیقی هر نوع ساز غیربادی، به ویژه ساز زهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغنیه
تصویر اغنیه
((اُ نِ یِّ))
آواز، سرود، جمع اغانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغذیه
تصویر اغذیه
((اَ یِ))
جمع غذاء، خوردنی ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعطیه
تصویر اعطیه
((اَ یِ))
جمع عطاء، بخشش ها، عطاها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغطیه
تصویر تغطیه
((تَ یِ یا یَ))
پوشیدن، مستور داشتن
فرهنگ فارسی معین