- اغتیاظ
- خشمگرایی گرایش به خشم
معنی اغتیاظ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناگهانی کشتن
غیبت کردن در غیاب کسی بد گفتن
دشوار گشتن
به ناگاه کسی را کشتن، پنهانی کشتن، هلاک کردن
در غیبت افتادن، غیبت کردن، در غیاب کسی بد گفتن
خریدن، خریداری
خود پوشیدن
خوب درخشیدن برق
به تو رفتن به اندرون چیزی شدن درونروی
راه بریدن در نور دیدن بگشتن رفت و برگشت گذشتن از جایی و رفتن بگذشتن
ویران کردن
جامه پوشی
دشمنیاری
بزرگ منشی و گردنکشی کردن
گزیدن، گزین کردن
حیله ومکر کردن
استوار کاری کردن، به هوش کاری کردن، دور اندیشی
نیاز نیازمندی، بی چیزی نیازش تنگ روزگی بی برگی اپایست نیازمند گشتن حاجتمند شدن فقر، بی چیزی حاجتمندی، نیازمندی، نیاز حاجت
جمع احتیال
نگاهداری نگاهبانی، خویشتنداری، خشم گیری نگاه داشتن حراست کردن، خویشتن داری کردن، خشم گرفتن
خواستن، شکارجستن
هراسیدن ترسیدن
ریاضت کشیدن
نیکو شدن حال کسی نیکو شدن احوال، حسن حال
جستن، خواهانی
شادمانی شاد شدن، آسایش یافتن
شک کردن، به شک افتادن
هوشیاری
بوییدن
پیروی: به روش دیگری رفتن، خواربار داشتن
بزرگ دوده ای را کشتن، مهتر زنان را به زنی خواستن
پرخاشیدن (پرخاش تعرض) آفندیدن (آفند تعرض)، دشنام دادن