عارضه ای که در آن انسان نمی تواند ادرار کند، مسدود شدن مجرای ادرار، احتقان، حبس بول، شاش بند، حبس البول زندانی شدن، محبوس شدن قطع شدن، بریده شدن خودداری، امتناع
عارضه ای که در آن انسان نمی تواند ادرار کند، مسدود شدن مجرای ادرار، اِحتِقان، حَبسِ بَول، شاش بَند، حَبسِ البَول زندانی شدن، محبوس شدن قطع شدن، بریده شدن خودداری، امتناع
به آرزو آمدن. یقال: غبط فاغتبط. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). غبطه و رشک بردن و خواستن کسی که حالش مثل دیگری نیک شود. (فرهنگ نظام). رشک بردن به نیکوئی حال کسی تا او را مثل آن حال شود. (آنندراج).
به آرزو آمدن. یقال: غبط فاغتبط. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). غبطه و رشک بردن و خواستن کسی که حالش مثل دیگری نیک شود. (فرهنگ نظام). رشک بردن به نیکوئی حال کسی تا او را مثل آن حال شود. (آنندراج).
برگزیدن، فراهم آوردن، برگزیدگی، ناجوری برگزیدن گزین کردن، فراهم آوردن، گرفتن مال از جایهای آن، برگزیدگی، تمییز تمایز اختلاف، (تصوف) عبارتست از آنکه حق تعالی بنده را بفیضی مخصوص گرداند که از آن نعمتها بی سعی بنده را حاصل آید و آن جز پیمبران و شهدا و صدیقان را نبود و اصطفاء خالص اجتبائی را گویند که در آن بهیچوجهی از وجوه شایبه نباشد
برگزیدن، فراهم آوردن، برگزیدگی، ناجوری برگزیدن گزین کردن، فراهم آوردن، گرفتن مال از جایهای آن، برگزیدگی، تمییز تمایز اختلاف، (تصوف) عبارتست از آنکه حق تعالی بنده را بفیضی مخصوص گرداند که از آن نعمتها بی سعی بنده را حاصل آید و آن جز پیمبران و شهدا و صدیقان را نبود و اصطفاء خالص اجتبائی را گویند که در آن بهیچوجهی از وجوه شایبه نباشد