جدول جو
جدول جو

معنی اغتباط

اغتباط((اِ تِ))
غبطه داشتن، به آرزو آمدن، شادمان و خوشحال شدن
تصویری از اغتباط
تصویر اغتباط
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اغتباط

اغتباط

اغتباط
غبطه داشتن، آرزو کردن حال و وضع خوش کسی را، به آرزو آمدن، نیکوحال شدن، شاد شدن، در خوشحالی و سرور بودن
اغتباط
فرهنگ فارسی عمید

اغتباط

اغتباط
به آرزو آمدن. یقال: غبط فاغتبط. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). غبطه و رشک بردن و خواستن کسی که حالش مثل دیگری نیک شود. (فرهنگ نظام). رشک بردن به نیکوئی حال کسی تا او را مثل آن حال شود. (آنندراج).
لغت نامه دهخدا

اعتباط

اعتباط
فرسایش خاک، دروغگویی بی بهانه، به ستم کشتن، جوانمرگی
اعتباط
فرهنگ لغت هوشیار

ارتباط

ارتباط
رابطه داشتن، رفت و آمد داشتن، تماس برقرار کردن با کسی از طریق وسیله ای مخصوص، پیوستگی، بستگی، پیوند
ارتباط
فرهنگ فارسی عمید