غارت کردن. و تاخت و تاراج کردن. (آنندراج). تاخت و تاراج کردن: اغار علی القوم غاره و اغاره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تاخت کردن بر قوم و آنها را با هجوم خود بیرون راندن و بوحشت انداختن. (از اقرب الموارد).
غارت کردن. و تاخت و تاراج کردن. (آنندراج). تاخت و تاراج کردن: اغار علی القوم غاره و اغاره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تاخت کردن بر قوم و آنها را با هجوم خود بیرون راندن و بوحشت انداختن. (از اقرب الموارد).
دفتری که در آن اقلام درآمد و هزینه و حساب های مالیاتی را ثبت می کردند، دفتر حساب دیوانی، دیوان خانه، اوار، ایاره، اوارجه، برای مثال همی فزونی جوید اواره بر افلاک / که تو به طالع میمون بدو نهادی روی (شهید بلخی - شاعران بی دیوان - ۳۷)
دفتری که در آن اقلام درآمد و هزینه و حساب های مالیاتی را ثبت می کردند، دفتر حساب دیوانی، دیوان خانه، اَوار، اَیارَه، اَوارِجَه، برای مِثال همی فزونی جوید اواره بر افلاک / که تو به طالع میمون بدو نهادی روی (شهید بلخی - شاعران بی دیوان - ۳۷)