نان ارزن. (برهان) : رفیقان من با می و ناز و نعمت منم آرزومند یک تا ژغاره. ابوشکور. گروهی از من امید سورمی دارند مرا تحیّر نان ژغاره قیرینش. سوزنی (از جهانگیری). ، سرخی و غازه که زنان بر روی مالند، ناف حیوانات عموماً و ناف گاو خصوصاً، فریاد و فغان. (برهان). رجوع به ژغاله شود