یکی از پانزده درد که در عربی نام مخصوص دارند. (یادداشت بخط مؤلف). شیخ الرئیس در قانون در باب ’اوجاع التی لها اسماء’ گوید: سبب درد اعیایی یاتعب است که آن درد را اعیاء تعبی گویند، یا خلط ممدودست و دردی را که از آن حادث شود، اعیاء تمددی نامند و یا سبب آن ریح است که درد ناشی از آنرا اعیاء نافخ نامند و یا سبب آن خلط لاذع است که اعیاء قروحی گویند و تراکیبی از آنها حاصل که از جملۀ آن مرکبات اعیاء ورمی است که از اعیاء تمددی و قروحی ترکیب میشود. و یکی از شارحان نصاب الصبیان گوید: اعیایی دردی است که به او واماندگی در قوه حرکت دهنده عضو حاصل باشد. و صاحب ذخیرۀ خوارزمشاهی گوید: انواع ماندگی است و به تازی اعیاء گویند. (از یادداشتهای مؤلف)
یکی از پانزده درد که در عربی نام مخصوص دارند. (یادداشت بخط مؤلف). شیخ الرئیس در قانون در باب ’اوجاع التی لها اسماء’ گوید: سبب درد اعیایی یاتعب است که آن درد را اعیاء تعبی گویند، یا خلط ممدودست و دردی را که از آن حادث شود، اعیاء تمددی نامند و یا سبب آن ریح است که درد ناشی از آنرا اعیاء نافخ نامند و یا سبب آن خلط لاذع است که اعیاء قروحی گویند و تراکیبی از آنها حاصل که از جملۀ آن مرکبات اعیاء ورمی است که از اعیاء تمددی و قروحی ترکیب میشود. و یکی از شارحان نصاب الصبیان گوید: اعیایی دردی است که به او واماندگی در قوه حرکت دهنده عضو حاصل باشد. و صاحب ذخیرۀ خوارزمشاهی گوید: انواع ماندگی است و به تازی اعیاء گویند. (از یادداشتهای مؤلف)
آباده: رودر روی زیر سرا (عرصه) هوایی رودر روی زمینی آنچه مربوط به (اعیان) باشد، آنچه مربوط به بنا و ساختمان باشد مقابل ارض. یا برادر اعیانی. برادری که در پدر و مادر با شخص شریک باشد
آباده: رودر روی زیر سرا (عرصه) هوایی رودر روی زمینی آنچه مربوط به (اعیان) باشد، آنچه مربوط به بنا و ساختمان باشد مقابل ارض. یا برادر اعیانی. برادری که در پدر و مادر با شخص شریک باشد