دارای صعر یعنی کژی در رخسار یا گردن کژی در شتر که بیماریی است. مؤنث: صعراء. ج، صعر. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). شتر گردن پیچیده. (منتهی الارب) (آنندراج). کژگردن. (مهذب الاسماء).
دارای صَعَر یعنی کژی در رخسار یا گردن کژی در شتر که بیماریی است. مؤنث: صَعْراء. ج، صُعْر. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). شتر گردن پیچیده. (منتهی الارب) (آنندراج). کژگردن. (مهذب الاسماء).
لقب نبت بن اددبن زید بن یشجب بن عریب بن زید بن کهلان بن سبا بود که وقت زادن موی بر تن داشت و گروه اشعریون به وی منسوبند. (از تاج العروس) (از انساب سمعانی). و رجوع به اشعریون شود، اشغار رفقه، تنها و جدا ماندن همراهان از راه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، اشغار حساب بر کسی، پریشان و بسیار گردیدن حساب بروی. (از منتهی الارب). پراکنده گردیدن و فزونی یافتن حساب بر کسی چنانکه بدان رهبری نشود. (از اقرب الموارد) ، برداشتن دو پای زن را جهت گائیدن، فراخ و بزرگ شدن جنگ. (منتهی الارب) ابن سبأبن یشجب بن یعرب بن قحطان. پدر قبیله ای به یمن بود و مسجد اشاعره در مدینۀ زبید و امام ابوموسی اشعری بدان قبیله منسوب است. (از تاج العروس)
لقب نبت بن اُدَدبن زید بن یشجب بن عریب بن زید بن کهلان بن سبا بود که وقت زادن موی بر تن داشت و گروه اشعریون به وی منسوبند. (از تاج العروس) (از انساب سمعانی). و رجوع به اشعریون شود، اشغار رفقه، تنها و جدا ماندن همراهان از راه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، اشغار حساب بر کسی، پریشان و بسیار گردیدن حساب بروی. (از منتهی الارب). پراکنده گردیدن و فزونی یافتن حساب بر کسی چنانکه بدان رهبری نشود. (از اقرب الموارد) ، برداشتن دو پای زن را جهت گائیدن، فراخ و بزرگ شدن جنگ. (منتهی الارب) ابن سبأبن یشجب بن یعرب بن قحطان. پدر قبیله ای به یمن بود و مسجد اشاعره در مدینۀ زبید و امام ابوموسی اشعری بدان قبیله منسوب است. (از تاج العروس)
نام کوهی است در بین مکه و مدینه و بروایتی در میان شام و مدینه واقع است. (قاموس الاعلام). و یاقوت آرد: اشعر و اقرع دو کوه معروف اند به حجاز. و ابوهریره گفته است بهترین کوهها عبارتند از:احد و اشعر و ورقان و آنها میان مکه و مدینه واقعاند. ابن سکیت گوید: اشعر کوه جهینه است که بر ینبع از قسمت اعلای آن فرودآید. و نصر گوید: اشعر و ابیض دوکوه اند مشرف بر سبوحه و حنین و اشعر و اجرد دو کوه جهینه باشند میان مدینه و شام. (از معجم البلدان)
نام کوهی است در بین مکه و مدینه و بروایتی در میان شام و مدینه واقع است. (قاموس الاعلام). و یاقوت آرد: اشعر و اقرع دو کوه معروف اند به حجاز. و ابوهریره گفته است بهترین کوهها عبارتند از:احد و اشعر و ورقان و آنها میان مکه و مدینه واقعاند. ابن سکیت گوید: اشعر کوه جُهینه است که بر ینبع از قسمت اعلای آن فرودآید. و نصر گوید: اشعر و ابیض دوکوه اند مشرف بر سبوحه و حنین و اشعر و اجرد دو کوه جهینه باشند میان مدینه و شام. (از معجم البلدان)