جدول جو
جدول جو

معنی اشلان - جستجوی لغت در جدول جو

اشلان
(اَ)
اشنان. (ریاض الادویه). و رجوع به الفاظ الادویه شود، شتابانیدن آنرا. (منتهی الارب). شتابانیدن کسی را. (المنجد) ، آبستن کردن فحل، ناقه را. آبستن گردانیدن شتر، ماده شتر را. (منتهی الارب) ، درنوردیدن. یقال: اشمره بالسیف، ادرجه. (منتهی الارب). اشمره بالسیف، ادرجه. (المنجد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اصلان
تصویر اصلان
(پسرانه)
شیر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اشکان
تصویر اشکان
(پسرانه)
منسوب به اشک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اصلان
تصویر اصلان
شیر، شیر درنده، ضرغام، شیر ژیان، همام، قسوره، ریبال، شیر شرزه، هزبر، هرماس، هژبر، صارم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
آشکار کردن، ظاهر ساختن، نوشته یا ورقۀ چاپ شده که به وسیلۀ آن مطلبی را به اطلاع عموم می رسانند، آگهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشنان
تصویر اشنان
گیاهی از خانوادۀ اسفناج با شاخه های باریک، برگ های ریز و طعم شور که معمولاً در شوره زارها می روید، خرند، آذربویه، اشنیان، خلخان، آذربو، شنانبرای مثال اشنانش بر نکرده سر از بادبان خاک / کز شعله سموم شدی در زمان شخار (اثیرالدین اخسیکتی - ۱۳۱)
فرهنگ فارسی عمید
پارسی تازی گشته اشنان از گیاهان درختچه ایست از تیره اسفناجیان که خاص نواحی گرم و کویری است و گاه در سواحل دریای شور میروید. دارای برگهای متناوب با گلهای منفرد و یا دوتایی (دوقلو) اشنون اشنوم اشنیان بلار بلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشقان
تصویر اشقان
گم کردن، کم دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشطان
تصویر اشطان
جمع شطن، درازه ریسمان ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشحان
تصویر اشحان
در نیام کردن، شمشیر کشیدن، لب ور چیدن، پرکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشلال
تصویر اشلال
لنگ کردن، لنگدستی دوال ها دوال های اگام
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی شیر بیشه، جمع اصیل، نژادگان شامگاهان شیر بیسته، نامی از نامهای ترکی
فرهنگ لغت هوشیار
آشکاراندن آشکارا کردن پدید ساختن، آگهی، جمع اعلانات. آشکار کردن، علنی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغلان
تصویر اغلان
پسر پسر بچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولان
تصویر اولان
ترکی شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
((اِ))
آشکارا کردن، آگهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصلان
تصویر اصلان
شیر بیشه، نامی از نام های مردان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغلان
تصویر اغلان
((اُ))
پسر، پسربچه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
آگهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
Announcement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
annonce
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
הודעה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
घोषणा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
pengumuman
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
การประกาศ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
aankondiging
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
anúncio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
anuncio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
annuncio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
公告
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
ogłoszenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
оголошення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
Ankündigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
объявление
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اعلان
تصویر اعلان
発表
دیکشنری فارسی به ژاپنی