جدول جو
جدول جو

معنی اشدق - جستجوی لغت در جدول جو

اشدق
دهان گشاد، بلیغ
تصویری از اشدق
تصویر اشدق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ازدق
تصویر ازدق
راست تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصدق
تصویر اصدق
راستگوتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشوق
تصویر اشوق
با شوق وذوق تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشنق
تصویر اشنق
دراز گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشاق
تصویر اشاق
پسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشدف
تصویر اشدف
دشوار وسخت وتنگ روزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشداق
تصویر اشداق
جمع شدق، کج دهان ها، کناره های رود بار رود کنارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشلق
تصویر اشلق
ترکی دروغ بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتق
تصویر اشتق
ترکی پژول: یکی از هفت تکه استخوان مچ پای (کعب) بجول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشدا
تصویر اشدا
شدیدها، سخت ها، تندها، سختگیرها، جمع واژۀ شدید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشداق
تصویر اشداق
شدق ها، کنج های دهان، کرانه های وادی یا رودبار، جمع واژۀ شدق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشوق
تصویر اشوق
((اَ وَ))
شایسته تر، آرزومندتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصدق
تصویر اصدق
((اَ دَ))
راست تر، راستگوتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ادق
تصویر ادق
باریک تر دشوارتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشق
تصویر اشق
دشوارتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشد
تصویر اشد
شدید تر و سخت تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شدق
تصویر شدق
کنج دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شدق
تصویر شدق
کنج دهان، کرانۀ وادی یا رودبار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشد
تصویر اشد
شدیدتر، سخت تر، قوی تر، استوارتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشق
تصویر اشق
((اَ شَ))
دشوارتر، مشکل تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشد
تصویر اشد
((اَ شَ دّ))
سخت تر، استوارتر، شدیدتر
فرهنگ فارسی معین
صمغی زرد رنگ و تلخ مزه که در طب قدیم برای دفع سنگ کلیه و درد مفاصل به کار می رفته
فرهنگ فارسی عمید