جدول جو
جدول جو

معنی اشتوا - جستجوی لغت در جدول جو

اشتوا
(اَ تُ)
بمعنی اشتو که زغال و زغال دان باشد. (برهان). انگشتانه. (فرهنگ نظام از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
اشتوا
(اُ تُ)
سبزه. (برهان)
لغت نامه دهخدا
اشتوا
اشتباه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دایرۀ فرضی که مانند کمربند کرۀ زمین را احاطه کرده و زمین را به دو نیمکرۀ شمالی و جنوبی تقسیم می کند، راست بودن، بدون خمیدگی بودن، مستقر شدن، قرار گرفتن، استقرار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احتوا
تصویر احتوا
شامل بودن، در بر داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتاو
تصویر اشتاو
اشتاب، شتاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از التوا
تصویر التوا
پیچ خوردن، پیچیده شدن، درهم پیچیدن، پیچیدگی، تا خوردن، خمیدگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتها
تصویر اشتها
میل به غذا داشتن، آرزوی طعام، خواستن چیزی، آرزو داشتن، آرزوی چیزی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتود
تصویر اشتود
روز دوم از خمسۀ مسترقه، بخش دوم از پنج بخش گات ها
فرهنگ فارسی عمید
(نَ وَ)
بریان شدن و بریان ساختن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
برابری یکسانی، راست و یکسان شدن برابر شدن راست شدن، برابری یکسانی، معتدل گردیدن، اعتدال: استواء قامت، قرار گرفتن استقرار. یا خط استواء. دایره ای شرقی غربی که کره زمین را بدو قسمت متساوی (شمالی جنوبی) تقسیم کند
فرهنگ لغت هوشیار
گله کردن، نالیدن گله گذاری بیماری دردمندی، گله کردن، گله مندشدن، شکایت کردن، گله گزاری گله مندی، شکایت
فرهنگ لغت هوشیار
گرد کردن گرد فرو گرفتن فرا گرفتن از هر سوی، اشتمال شامل بودن بر در برداشتن، فراز آمدن بر دست یافتن بر چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتود
تصویر اشتود
بخش دوم از پنج بخش گاتها، روز دوم از اندرگاه
فرهنگ لغت هوشیار
خوار تاری، پژهان این سخن گفتنی است که آنندراج) پژهان (را با) رشک (سنجیده و نیک در یافته که پژهان آرزوی خواستن است و رشک به خود پیچیدن از داشتن دیگران، آرزوی داشتن خواهانی آرزو خواستن خواهان شدن، آرزو کردن، میل بغذا داشتن، خواهانی خواست، آرزوی طعام، چیزی خواستن وآرزوی آن کردن، ودوست داشتن آنرا، اشتها داشتن، رغبت به غذا داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتوذ
تصویر اشتوذ
بخش دوم از پنج بخش گاتها، روز دوم از اندرگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از التوا
تصویر التوا
در پیچیدن پیچ خوردن پیچیده شدن، پیچیدگی پیچش خمیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشترا
تصویر اشترا
خرید و فروش، خریدن، فروختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتود
تصویر اشتود
((اُ تَ وَ))
بخش دوم از پنج بخش گات ها، روز دوم از اندرگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استوا
تصویر استوا
Equator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استوا
تصویر استوا
équateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از استوا
تصویر استوا
קו המשווה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از استوا
تصویر استوا
विषुवत रेखा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از استوا
تصویر استوا
khatulistiwa
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از استوا
تصویر استوا
เส้นศูนย์สูตร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از استوا
تصویر استوا
evenaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از استوا
تصویر استوا
Äquator
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استوا
تصویر استوا
ecuador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از استوا
تصویر استوا
equatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از استوا
تصویر استوا
equador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از استوا
تصویر استوا
赤道
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از استوا
تصویر استوا
równik
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از استوا
تصویر استوا
екватор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از استوا
تصویر استوا
экватор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استوا
تصویر استوا
赤道
دیکشنری فارسی به ژاپنی