جدول جو
جدول جو

معنی اشتود

اشتود((اُ تَ وَ))
بخش دوم از پنج بخش گات ها، روز دوم از اندرگاه
تصویری از اشتود
تصویر اشتود
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اشتود

اشتود

اشتود
نام روز دوم است از خمسۀ مسترقۀ قدیم. و بجای فوقانی، نون هم آمده است (یعنی اشنود) . (برهان). و رجوع به اشنود شود.
لغت نامه دهخدا

اشتاد

اشتاد
روز بیست وهشتم هر ماه شمسی است وروز نیکی میباشد، در این روز صدقه دادن وجامه پوشیدن وحاجت خواستن مورد قبول است
فرهنگ لغت هوشیار

اشتاد

اشتاد
راستی، درستی، در دین زرتشتی نام ایزدی که راهنمای مینویان و جهانیان است، نام روز بیست وششم ازهر ماه شمسی در ایران قدیم، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی در زمان خسروپرویزپادشاه ساسانی
اشتاد
فرهنگ نامهای ایرانی

اشتاد

اشتاد
روز بیست و ششم از هر ماه خورشیدی، در آیین زردشتی فرشته ای مؤکل بر روز اشتاد
اشتاد
فرهنگ فارسی عمید

اشتاد

اشتاد
فرشته ای است در دین زردشتی، بیست و ششمین روز از هر ماه خورشیدی
اشتاد
فرهنگ فارسی معین

اشدود

اشدود
قلعۀ اشدود، یکی از شهرهای پنج گانه فلسطینیان بود که در قسمت یهودا واقع شده بود و این شهر که محل پرستش بتی ’واگون’ نام بود، بمسافت 3 میل به بحر متوسط مانده درمیانۀ غزه و یافا واقع میباشد و در عهد جدید نیز ذکر شده است. لکن حال ده کوچکی در همان جا هست که آنرا اسدود گویند و در اطراف و جوانب آن خرابه های عناقیان بود که یوشع بر آن دست نیافت. (قاموس کتاب مقدس). و در ضمیمۀ معجم البلدان آمده است: اشدود که هم اکنون آنرا اسدود خوانند، یکی از شهرهای پنجگانه متحد فلسطین است. این شهر 18 میل بسوی شمال از غزه فاصله دارد و مسافت آن تا یافا 21 میل بسوی جنوب است. شهر مزبور میان عقرون و عسقلان واقع است و فاصله آن تا هر یک از دو شهر مزبور ده میل است. اشدود در گذشته دارای حصون بسیار بلندی بوده که برخی از آنها طبیعی و برخی را مردم شهر ساخته بوده اند و اسرائیلیان تا روزگار عزیا پادشاه آن قوم، نتوانستند بر آن استیلا یابند. اما عزیا حصارها و باره های آنرا خراب کرد و در آن سرزمین شهرهائی بنیان نهاد و چون قوم یهود از اسارت بازگشتند، آنانرا به اکراه بسکونت در اشدود و گرفتن زنان اشدودی وادار کرد و بهمین سبب زبان آنان با هم درآمیخت و برخی از کلمات آن اشدودی و برخی عبرانی شد. اهمیت شهر اشدود از این نظر بود که در سر راه عمومی میان فلسطین و مصر واقع شده بود و مرکز مهم و مورد توجهی در پیکار میان آشوریان و مصریان بشمار میرفت از این رو ترتان سردار سپاهیان سرگون پادشاه آشور بسال 617 قبل از میلاد آن را محاصره کرد و بقهر آن را گشود. سپس پادشاه مصر پس از آنکه مدت 29 سال اشدود را محاصره کرد، آنرا بتصرف آورد. و این محاصرۀ بیسابقه و بی نظیر گواه بارزی بر استحکام و تسخیرناپذیری آن بشمارمیرفت. آنگاه پس از چندی ’پوناثان’ بدان حمله کرد وشهر یادکرده و دهکده های اطراف و کلیۀ معابد آنرا بسوخت و پس از آن مدت درازی ویران بود تا رومیان بر آن استیلا یافتند و مجدداً به آبادی آن پرداختند و وضعآن بهبود یافت. آنگاه زمانی رو به ویرانی میرفت و هنگامی آباد میشد. و این وضع همچنان تا این روزگار ادامه یافت و هم اکنون اشدود عبارت از قریۀ کوچکی است که در آن کژدم فراوان و برخی از آثار باستان وجود دارد. (از ضمیمۀ معجم البلدان ص 282). و نیز رجوع به ص 338 س 13 همان کتاب و اسدود در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا